ریاست مجالس بیست و یکم تا بیست و چهارم با شخصی به نام عبدالله ریاضی بود. البته در دوره آخر و همزمان با اوج گرفتن اعتراضات مردمی در سال 57، ریاضی از قبول مجدد ریاست مجلس سرباز زد و جای خود را به جواد سعید داد...
بعد از انتقال حکومت پهلوی اول به ولیعهد، مجلس شورای ملی یازده دوره قانونگذاری را پشت سر گذاشت و در هر دوره رویدادهای متفاوتی به وقوع پیوست. البته انتخابات دوره سیزدهم قبل از خروج رضاشاه از کشور و به دستور او برگزار شد و بعد از انجام انتخابات، رضاشاه کشور را به قصد تبعید ترک کرد. در طول این مدت بسته به فضای سیاسی کشور، نمایندگان با جناحهای سیاسی متفاوت به مجلس راه یافتند که این ترکیب عمدتاً از جناحهای دموکرات، جبهه ملی، سلطنتطلبان و... بودند. در هر دوره نیز افرادی به عنوان رئیس یا رؤسای مجلس انتخاب شدند و کار اداره مجلس را بر عهده گرفتند. البته این وضعیت بعد از کودتای 28 مرداد تغییر کرد و نه تنها ترکیب نمایندگان تغییر کرد، بلکه انتخاب رؤسای مجلس نیز فرمایشی و جناحی شد که در ادامه به این موضوع اشاره شده است.
مجلس چهاردهم تا هجدهم
مجلس چهاردهم در اسفند 1322 افتتاح شد و در اسفند 1324 به کار خود خاتمه داد. ریاست این دوره از مجلس با سید محمدصادق طباطبایی از فرزندان محمد طباطبایی یکی از رهبران مهم مشروطهطلب بود. علیرغم ضعف سیاسی شاه در این دوره، به گواه سخنان دکتر مصدق افرادی که به مجلس راه یافتند انتخاب مردم نبودند. در بخشی از نطق مصدق پیرامون این موضوع آمده است: «مگر من در مجلس چهاردهم نماینده اول تهران نبودم ... [اما] وضعیت مجلس اجازه نداد حنی کوچکترین سخنی در این باب (مضرات قرارداد جدید نفت ۱۳۱۲/ ۱۹۳۳] بگویم. چون که وکلای آن دوره غیر از چند نفری همه روی تمایل سیاست خارجی وارد مجلس شده بودند و حاضر نمیشدند کسی راجع به این قرارداد حرفی بزند ... اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان مجلس چهاردهم با تصویب شرکت نفت انتخاب و وارد مجلس شدهاند.»1
بسیاری معتقدند انتخابات نمایندگان این دوره با دخالت متفقین صورت گرفت و مردم نقشی در آن نداشتند. با این حال رئیس مجلس از طیف مردمی و مشروطهخواه بود و با آرمانهای کسانی چون دکتر مصدق همگام بود. با شروع مجلس پانزدهم اتفاقات سیاسی مهمی آغاز شد که مهمترین آن لایحه قرارداد گس گلشائیان بود که به کوشش دکتر مصدق به تصویب نرسید و در عوض در مجلس شانزدهم قرارداد ملی شدن نفت تصویب شد. در این دوره رضا حکمت معروف به سردار فاخر حکمت، ریاست مجلس پانزدهم را بر عهده داشت. حکمت گذشته از مجلس پانزدهم ریاست مجالس شانزدهم تا بیستم را نیز عهدهدار بود. وی توانست با ترفند و زیرکی به مجلس راه یابد و چندین دوره ریاست آن را بر عهده گیرد. «مهمترین اقدام حکمت در ریاست مجلس پانزدهم، تبانی با دربار و وزرای دولت قوام السلطنه و زمینه چینی برای سقوط قوام بود. در پی آن، محمدرضا شاه به وی پیشنهاد نخست وزیری داد که، بنابه ملاحظاتی، آن را نپذیرفت. در مقابل، با حمایت از حکیم الملک در مقابل دکتر مصدق، که به صدور فرمان نخست وزیری حکیم الملک انجامید، خواست شاه را اجابت کرد.»2
حکمت در مجلس هفدهم با دکتر مصدق دچار اختلافاتی شد و در مقابل او ایستاد. همین موضوع باعث برکناری وی از سمت ریاست مجلس شد. در نتیجه جمال امامی به عنوان رئیس مجلس انتخاب شد. دوره ریاست امامی مقارن با حوادث 30 تیر 1331 بود. بعد از تحولات قیام 30 تیر، امامی هم جای خود را به آیتالله کاشانی داد؛ البته ریاست کاشانی هم چندان به طول نینجامید و خیلی زود جای خود را به دکتر عبدالله معظمی داد که او هم از طرفداران دکتر مصدق بود. مجلس هفدهم در نهایت در آبان 1332 به کار خود پایان داد و بعد از کودتای 28 مرداد، مجلس هجدهم آغاز به کار کرد. ریاست این مجلس به طور کلی در دست سردار حکمت بود و تا پایان مجلس بیستم ادامه یافت. از کودتای 28 مرداد به بعد محمدرضاشاه و دربار به طور مؤثر در انتخابات مجلس دخالت میکردند... در دوره نوزدهم دخالت دولت و شخص شاه در انتخابات شدیدتر شد به گونه ای که این دوره با ترکیب که به مجلس راه یافته بود، یکی از بی سروصداترین و مطیعترین ادوار قانونگذاری پس از شهریور 1320 بود.3 در دوره بیستم هم دخالت دولت به حدی بود که باعث ابطال انتخابات شد و با اعتراض مردم و برخی از نمایندگان مجدداً برگزار گردید.
مجالس بیست و یکم تا بیست و چهارم
ریاست مجالس بیست و یکم تا بیست و چهارم با شخصی به نام عبدالله ریاضی بود. البته در دوره آخر و همزمان با اوج گرفتن اعتراضات مردمی در سال 57، ریاضی از قبول مجدد ریاست مجلس سرباز زد و جای خود را به جواد سعید داد تا نامش به عنوان آخرین رئیس مجلس شورای ملی ثبت گردد. در طی این دوران یعنی از افتتاح مجلس بیست و یکم تا در سال 1342 تا پایان کار آن در سال 57، قوانین جنجالی زیادی در مجلس به تصویب رسید که شاید قانون کاپیتولاسیون در سال 42 و حوادث بعد از آن همچون قیام 15 خرداد، مهمترین آنها طی دهه 40 باشد.
در رابطه با انتخاب عبدالله ریاضی به سمت ریاست مجلس نقل قولهای فراوانی موجود است. با این حال اکثریت بر این باور هستند که او بهترین گزینه برای اجرای اصلاحات موردنظر شاه و آمریکا در اوایل دهه 40 بود. در یکی از این نقل قولها آمده است «از زمانی که قرار شد سیستم حکومتی در ایران تغییر کند و با اعلام برنامههای انقلاب سفید تمام قدرتها به شاه و حزب «پاسداران انقلاب» (ایران نوین) منتقل شود برای ریاست مجلس هم افرادی مانند سردار فاخر حکمت نمیتوانست مفید باشد.»4
این موضوع به خوبی نشان دهنده همگامی و همراهی ریاضی با خواستههای شاه در مجلس است. چنانچه در یک نمونه از عملکرد ریاست عبدالله ریاضی در مجلس آمده است «مهندس ریاضی در سالهای اول و دوم عمر مجلس دوره 24، شیوه خاصی برای تصویب لوایح دولت داشت. بدین معنی که منشیان نوبتی، مواد را میخواندند و بعد اعلام رای میکردند و عدهای قیام میکردند و سپس ریاست مجلس بدون شمارش آرای قیام کنندگان تصویب لایحه را اعلام میکرد.»5 ریاضی با این شیوه توانست در چند دوره ریاست مجلس را از آن خود کند. در نهایت وی بعد از بالا گرفتن اعتراضات مردمی جای خود را به جواد سعید داد. جواد سعید در آخرین روزهای انحلال حزب رستاخیز دبیر کل آن نیز بود که در نهایت با انقلاب اسلامی و انحلال نهادهای پهلوی دوم، او نیز از سمت خود برکنار شد.