صبح روز 18 آوریل ساعتی پس از اعلام خبر درگذشت فیزیکدان و نابغه مشهور جهان آلبرت اینشتین در بیمارستان "پرینستون" امریکا "رالف مورس" عکاس مجله لایف برای عکاسی از مراسم درگذشت به پریسنیون رفت و این شانس را پیدا کرد که تنها کسی باشد که از دفتر کار و نیز محل زندگی او در روز درگذشتش عکاسی کند. او که به شکل نامحسوسی در اطراف خانه از رفت و آمدها عکاسی میکرد درست در زمان سوزاندن و دفن خاکستر از مراسم جاماند و نتوانست گزارش تصویری خود را کامل کند.
دانشمند آلمانی روز قبل از آن به دنبال پارگی آنوریسم آئورت شکمی دچار خونریزی داخلی شده و به بیمارستان منتقل شده بود. نقل است در حالیکه به تشخیص پزشکان قرار شد عمل جراحی بر روی او صورت گیرد وی مخالفت کرده و گفت: «من میخواهم وقتی که بخواهم، بمیرم. زنده ماندن، به صورت مصنوعی، کجسلیقگی است. من سهمم را انجام دادهام، وقت رفتن است. میخواهم مرگ را با ظرافت، تجربه کنم.»
او که قرار بود فردای آن روز در یک برنامه تلویزیونی سخنرانی کند آخرین لحظات عمرش را در همان بیمارستان سپری کرد و پس از آنکه چند کلمهای به آلمانی به زبان آورد از دنیا رفت. وی هنگام مرگ 76 سال داشت. جسدش 7 ساعت بعد برای دقایقی به خانه آورده شد و با حضور خانواده، دوستان و نزدیکان پس از برگزاری مراسم رسمی سوزانده شد و خاکسترش در اطراف محوطه انستیتوی مطالعات پیشرفته این شهر دفن شد.
یکی از نکات قابل توجه در مرگ اینشتین بیرون آوردن مغز او توسط آسیب شناسی به نام"توماس هاروی" بود که طی همان 7 ساعت پس از مرگ تا انتقال جسد به خانه صورت گرفته است. او که بعدها مدعی شد با رضایت پسر اینشتین دست به این کار زده است به دنبال کشف تفاوت مغز نابغه آلمانی با مردم عادی بود.
عکسهایی که رالف مورس از دفتر کار اینشتین برداشت به سرعت به صفحه اول بسیاری از روزنامهها رفت و از نوشته ناتمام روی میز به عنوان راز بزرگ نام برده شد اما عکسهایی که وی از خانه اینشتین برداشت به خواست پسر وی تا چند دهه بعد منتشر نشد و در آرشیو مجله لایف باقی ماند.