۰
plusresetminus

علی خندید و فرمود: "قاضی راست می‏گوید، اکنون می‏بایست که من شاهد بیاورم، ولی من شاهد ندارم
مسیحی و زره علی (ع)
در زمان خلافت علی -علیه‏السلام- در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس‏ از چندی در نزدیک مرد مسیحی پیداشد. علی او را به محضر قاضی برد، و اقامه دعوی کرد که: "این زره از آن من است، نه آن را فروخته‌‏ام و نه‏ به کسی بخشیده‏ام. و اکنون آن را در نزد این مرد یافته‏ام". قاضی به‏ مسیحی گفت: "خلیفه ادعای خود را اظهار کرد، تو چه می‏گویی ؟"

او گفت: "این زره مال خود من است ، و در عین حال گفته مقام خلافت را تکذیب نمی‏کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد

قاضی رو کرد به علی و گفت: "تو مدعی هستی و این شخص منکر است، علیهذا بر تو است که شاهد برمدعای خود بیاوری".


علی خندید و فرمود: "قاضی راست می‏گوید، اکنون می‏بایست که من شاهد بیاورم، ولی من شاهد ندارم".

قاضی روی این اصل که مدعی شاهد ندارد، به نفع مسیحی حکم کرد، و او هم‏ زره را برداشت و روان شد. ولی مرد مسیحی که خود بهتر می‏دانست که زره مال کی است، پس از آنکه‏ چند گامی پیمود وجدانش مرتعش شد و برگشت، گفت: "این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست، از نوع حکومت انبیاست"، و اقرار کرد که زره از علی است.

طولی نکشید او را دیدند مسلمان شده، و با شوق و ایمان در زیر پرچم علی‏ در جنگ نهروان می‏جنگد.۱

۱.  الامام علی صوت العدالة الانسانیة، صفحه 63 نیز بحار، جلد 9،
چاپ تبریز، صفحه 598 (با اختلافی).

https://www.cafetarikh.com/news/22018/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما