وقتی پشت سر اشرف ایستاده به شمس افترا بزند و وقتی پشت سر شمس ایستاده اشرف را متهم کند.... و ملکه مادر را در همه حال..... هیچ کس دقیقا نمی داند کار پرون چیست. او خود را فیلسوف، شاعر..... و اگر لازم باشد رمال و غیبگو می نامد.
دیدگاه ثریا اسفندیاری درباره ارنست پرون
28 تير 1395 ساعت 21:31
وقتی پشت سر اشرف ایستاده به شمس افترا بزند و وقتی پشت سر شمس ایستاده اشرف را متهم کند.... و ملکه مادر را در همه حال..... هیچ کس دقیقا نمی داند کار پرون چیست. او خود را فیلسوف، شاعر..... و اگر لازم باشد رمال و غیبگو می نامد.
جوان و تاریخ- تاریخ شفاهی
ارنست پرون اگرچه شخصیتی ایرانی نیست، اما از چهره های مرموز تاریخ معاصر ایران است. ماروین زونیس در کتاب مشهور خود شکست شاهانه، او را در کنار چهره های شاخصی چون اسدالله علم و اشرف پهلوی قرار می دهد و از آنها به عنوان افرادی که پایه های اعتماد به نفس شاه را تشکیل می دادند، نام می برد. آنچه به نظر درست می آید اینکه ارنست پرون در کنار دوستانی که داشت – و همه به دلیل نزدیکی به شخص شاه به او توجه می کردند- دشمنان برجسته ای نیز داشت که از او متنفر بودند. ثریا اسفندیاری دومین همسر شاه درباره او می نویسد:
«ارنست پرون زشت و نامطبوع است. دهان کریهی دارد و برق چشم ها و شیوه نگاه کردنش به اشخاص نفرت انگیز است. پرون همجنس باز است. از زن، از همه زنان بیزار است و هیچ چیز بیش از این او را به وجد نمی آورد که وقتی پشت سر اشرف ایستاده به شمس افترا بزند و وقتی پشت سر شمس ایستاده اشرف را متهم کند.... و ملکه مادر را در همه حال..... هیچ کس دقیقا نمی داند کار پرون چیست. او خود را فیلسوف، شاعر..... و اگر لازم باشد رمال و غیبگو می نامد. در عین حال نوعی واسطه است بین شاه و سفرای غربی. این خودمانی ترین مشاور شاه علی رغم اصل و نصب حقیرش، اندکی پس از آنکه من ملکه شدم خواست در زندگی خصوصی من نیز مداخله کند. غالبا به اتاقم می آمد و می کوشید از افکار و اندیشه های بسیار پنهانی من نیز سر در آورد...»1
پی نوشت ها:
1-ثریا اسفندیاری، کاخ تنهایی، ترجمه: نادعلی همدانی، تهران، بی نا، 1371، چاپ چهارم، ص 143-144
کد مطلب: 23010