بخش مهمی از رابطه شاه و آمریکا متأثر از دیدار رؤسای جمهور آمریکا از ایران بود. شاه همواره از این دیدارها به عنوان مبنای روابط نزدیک خود با آمریکا یاد میکرد و به دلیل ضعف سیاسی خود که ریشههای روانشناختی نیز داشت، از این روابط به عنوان مایه فخر و مباهات خود استفاده میکرد. البته این دیدارها متقابل بود و شاه نیز سفرهای زیادی به آمریکا داشت:
«شاه غالباً عزت نفسی را که رؤسای جمهور ایالات متحده به او داده بودند یادآوری میکرد. وی خاطرنشان کرده است که پرزیدنت آیزنهاور برای من نامهای ارسال داشت و در آن قدردانی شخصی خود را از کوششهای من در حل مسئله نفت که به وسیله دولت مصدق ایجاد شده بود اعلام داشت.» شاه همچنین به خاطر می آورد که پرزیدنت آیزنهاور «در نطقی خطاب به مردم آمریکا» از او ستایش کرده است. آیزنهاور در این نطق، تهدید سلطه کمونیسم بر ایران را در دوره مصدق خاطرنشان کرده بود. آیزنهاور اظهار داشت، در نتیجه رهبری شجاعانه شاه، مردم ایران این خطر را از سر گذراندند. آنها در کوششهای خود برای رسیدن به ثبات اقتصادی، كمكهای ضروری ما را دریافت کردند... ایران آزاد باقی خواهد ماند. و ثابت خواهد شد که آزادی این کشور برای آزادی ما اهمیت حیاتی دارد.» شاه یادآوری کرده است که پرزیدنت کندی نیز به اهمیت شاه برای ایالات متحده معترف بوده است. «طی دیدار شاه از آمریکا در آوریل سال ۱۹۶۲ کندی اظهار داشت که شاه مرا... نیروئی حیاتی در حفظ استقلال کشور خود به شمار آورده است...»
منبع: ماروین زونیس، شکست شاهانه: ملاحظاتی درباره سقوط شاه، ترجمه اسماعیل زند و بتول سعیدی، تهران، نشر نور، 1370، چاپ دوم، ص 391