اصلاحات ارضی محمدرضا پهلوی، پوششی عوامفریبانه بر املاکی بود که رضاشاه به زور از مالکان ستانده بود. در این میان، دکتر مصدق در اوج اقتدار خود، گامی جسورانه برداشت و املاک غصبشده توسط پدر شاه را از او پس گرفت. این اقدام، نه تنها یک پیروزی حقوقی، بلکه تلاشی برای بازگرداندن حق مردم بود. اما این پیروزی دیری نپایید. پس از کودتای ۲۸ مرداد، شاه دوباره صاحب این املاک جنجالی شد و با توزیع آنها، همان الگوی عوامفریبانه پدر را تکرار کرد. این چرخه تکرارشونده، سوالی اساسی را مطرح میکند: آیا تلاش مصدق برای بازستاندن املاک دزدیده شده از مردم، در نهایت به ثمر نشست؟
autorenew
thumb_up
thumb_down
mini
arrow_drop_down
املاکی که رضاشاه در جریان اصلاحات ارضی به روستائیان و دهقانان داد، همان املاکی بود که رضاشاه از مالکین دزدیده بود. بنابراین شاه با املاک دزدی پدرش تلاش می کرد تا در میان مردم محبوب شود. جالب اینکه این همان املاکی بود که مصدق در زمان نخست وزیریش از شاه پس گرفت، اما رژیم کودتا آن را دوباره به شاه بازگرداند. روایت انور خامه ای از مقابله مصدق با شاه در این زمینه از این قرار است:
«دکتر مصدق در 19 اردیبهشت 1332 شاه را وادار کرد املاکی را که به موجب قانون 20 تیر 1328 از دولت گرفته بود به دولت پس دهد. اینها بخشی از املاکی بود که رضاشاه به زور از مالکان آن گرفته بود. پس از شهریور 1320 شاه تمام آنها را به دولت داد تا به صاحبان پیشین آن مسترد دارد. مقداری از این املاک طبق رای دادگاه به صاحبان آنها بازگردانده شد. بقیه را شاه پس از 15 بهمن 27 و در زمان اختناق پس گرفت و می خواست همان برنامه ای را که بعد از 28 مرداد درباره آنها اجرا کرد انجام دهد ولی دکتر مصدق مخالف بود.»1
همان طور که گفته شد، با رفتن مصدق شاه بار دیگر صاحب املاک دزدیده شده توسط پدرش شد و در اصلاحات ارضی آنها را میان مردم تقسیم کرد.
منبع: انور خامه ای، اقتصاد بدون نفت، تهران، انتشارات ناهید، 1369، ص 107