۰
plusresetminus
کی از تحولات سیاسی ایران نهضت مشروطه است که بسیاری از تاریخ‌نگاران آن را ناشی از ساختار سیاسی و اجتماعی آن دوره می‌دانند. نهضت مشروطه با تمام نقاط ضعف خود یک سلسله جنبشها و قیامهایی را به دنبال داشت: مردم را وارد صحنه سیاسی و آنان را به مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی ترغیب نمود و مقولاتی نظیر آزادی، قانون و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش را در اذهان افراد جامعه به وجود آورد.
سیری در هزار توی صدور فرمان مشروطه
ناصر الدین شاه قاجار در 17 ذیقعده 1313 مطابق با 11 اردیبهشت 1257 درست یک روز قبل از برپایی جشن آغاز پنجاهمین سال پادشاهی خود به هنگام زیارت حضرت عبدالعظیم (ع ) توسط میرزا رضا کرمانی که از شاگردان و مریدان سید جمال الدین اسد آبادی اندیشمند بزرگ اسلامی بود ، به قتل رسید و پس از وی فرزندش مظفر الدین شاه بر اریکه قدرت تکیه زد و عین الدوله را که مردی مستبد بود به صدارت اعظم برگزید . ریشه انقلاب مشروطیت را باید در رفتار ظالمانه پادشاهان قاجار و تعدی و تجاوز شاهزادگان و وابستگان دربار و حکومت مستبدانه حاکمان ولایات و مداخله بی حد و حصردولت های روس و انگلیس در امور ایران و مخالفت مردم با آنها دانست . از طرف دیگر عدم درک صحیح مظفر الدین شاه از اصول مملکت داری و نیز با توجه به بیماری وی و عزیمت مکرر به فرنگ جهت معالجه ، اوضاع کشور روز بروز نابسامان تر می شد و ظلم حاکمان نیز به تبع آن افزایش می یافت . امین السلطان صدر اعظم وی ، شخص قدرت طلب بود و پیوسته سعی بر این داشت تا به جای رسیدگی به امور مملکت و مشکلات مردم موقعیت خویش را با بذل و بخششهای بی دریغ مستحکم کند به طوری که در اثر اسرافکاریهای وی دولت وام های متعددی از روس و انگلیس دریافت کرد و در مقابل منابع اقتصادی کشور مثل گمرکات ، شیلات ، پست و تلگراف را در گرو این وامها قرار داد این وامها نیز صرف خوشگذرانی های درباریان و سفر شاه به فرنگستان شد و مردمی که از این وامها طرفی نبسته و دانستند که مسئولیت تمام این نابسامانیها به عهده امین السلطان می باشد ، با او به مخالفت برخاستند تا سرانجام مظفر الدین شاه وی را عزل کرد و عین الدوله را جایگزین امین السلطان ساخت .

عوامل محرک
عین الدوله در اوایل کار ، خود را موافق ملت نشان داد ، اما مدتی بعد با آزادیخواهان از در دشمنی در آمد . در زمان او کار ظلم و تعدی و فساد اخلاق و بی دینی و رشوه خواری چنان بالا گرفت که حوصله مردم و بالاخص علمای دین سر آمد و زمزمه های شورش علیه دولت از گوشه و کنار مملکت به وضوح آغاز شد . با ازدیاد فشار و اختناق ، آیت الله طباطبائی و آیت الله بهبهانی از رهبران نهضت ، انجمنی متشکل از آزادیخواهان تشکیل دادند تا حکومت استبدادی را به مشروطه تبدیل کنند . در این میان چند حادثه ، باعث شد تا حرکت مردم و شورش عمومی تسریع شود .

ماجرای مسیو نوز
یکی از این حوادث های ماجرای «مسیونوز» بلژیکی بود که در سال 1281 به همراه عده ای از هموطنانش به ایران آمدند تا به اداره گمرکات کشور بپردازند . مسیو نوز کلیه تعرفه های گمرکی را علیه بازرگانان وضع کرد و این امر موجبات نارضایتی آنان را فراهم آورد و سرانجام با انتشار عکسی که در آن مسیو نوز در لباس روحانیت ، در یک مجلس رقص در حال کشیدن قلیان بود ، خشم عمومی را برانگیخت و مردم خواستار عزل او شدند.

ساخت بانک در قبرستان
دیگری مساله بانک استقراضی روس بود . بدین شرح که روسها در محل قبرستان متروکه ای در وسط بازار در حال بنای ساختمان بانک مزبور بودند که در اثنای ساخت آن ، استخوانهای تازه مردگان کشف شد ، روسها با بی اعتنایی اجساد و استخوآنهارا به چاهی ریختند . به دنبال آن یکی از روحانیون ، در حین سخنرانی در ماه مبارک رمضان اعلام کرد که مردم بیایید قدم رنجه کنیم و سری به اموات بزنیم و فاتحه ای برای آنها بخوانیم و با آنان وداع کنیم و خود از منبر پایین آمد و به راه افتاد و مردم نیز به دنبال او راه افتادند . نتیجه این حرکت تلی خاک بود که از بنای ساختمان بانک یاد شده بر جای ماند .

به چوب بستن بازرگانان
حادثه مهمتری که در واقع باعث آغاز نهضت به طور جدی و فراگیر شد مساله به چوب بستن بازرگانان بود . ماجرا از این قرار بود که در حین جنگ روس و ژاپن ، قند گران شد ، علاء الدوله حاکم وقت تهران تعدادی از بازرگانان را که در اعتراض به اعمال مسیو نوز تحصن کرده بودند به بهانه گران کردن قند و در واقع به قصد گوشمالی مردم احضار کرد و به چوب بست . با انتشار این خبر بازاریان مغازه ها را بستند و به عنوان اعتراض در مسجد بازار اجتماع کردند . دولت به وحشت افتاد و با دخالت امام جمعه تهران قرار شد که فردای آن روز جهت اخذ تصمیم به مسجد شاه بروند . روز بعد هنگامی که مردم در مسجد اجتماع کرده بودند و آیت الله سید محمد طباطبایی و آیت الله سید عبدالله بهبهانی در مسجد نشسته بودند ، سید جمال واعظ خطیب مشهور بالای منبر رفت و هنوز لحظاتی از سخنرانی او نگذشته بود که ، امام جمعه داماد شاه با بهانه کردن قسمتی از سخنان وی ، سر به فریاد برداشت و تعدادی از فراشان را که از قبل در نقاط مختلف مسجد طبق قرار قبلی به انتظار نشسته بودند و بر سر مردم ریخت و آنان ضمن پایین کشیدن سید جمال واعظ از منبر ، با چوب و چماق به سر مردم ریختند و جلسه را بر هم زدند . مردم پراکنده شدند ، اما شب هنگام در منزل آیت الله طباطبائی گرد آمدند . تلاش عین الدوله برای نزدیکی و صلح با آقایان بهبهانی و طباطبائی به جائی نرسید و سیدین نه تنها عین الدوله را خواستار شدند ، بلکه سخن از مشروطیت و حکومت قانون به میان آوردند.

مهاجرت علما به حرم حضرت عبدالعظیم
علما که از وضع موجود در جامعه بشدت رنج می بردند با فراهم شدن این زمینه ، جهت اصلاح اوضاع و فشار به دولت تصمیم به مهاجرت از تهران به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی گرفتند . عده ای از روحانیون و طلاب و حدود دو هزارنفر از مردم و در پیشاپیش ایشان رهبران نهضت مشروطه به طرف شهر ری حرکت کردند . عین الدوله ابتدا تصمیم گرفت تا جلوی این حرکت مذهبی - ملی را بگیرد؛ اما وقتی مردم را در عزم خود راسخ دید ، از قصد خود منصرف شد . این سفر که در تاریخ 16 شوال 1323 قمری مصادف با 22 دی 1284شمسی صورت گرفت به مهاجرت صغری شهرت یافت . هر روز به تعداد متحصنین زاویه مقدسه شاه عبدالعظیم افزدوه می شد و وعاظ و خطبا دائما بر منبر رفته و از استبداد حکومت عین الدوله سخنها می گفتند و خواستار تشکیل عدالتخانه می شدند . در این زمان بازار تهران به کل تعطیل شده بود و تعداد متحصنین از مرز 10 هزار نفر تجاوز می کرد . دیگر شهرهای کشور نیز به این حرکت پیوستند و شورشهایی در آنها رخ داد که بعضا موجب کشت و کشتار و ایجاد تلفات نیز شد . شاه با مشاهده و خامت اوضاع در صدد حل قضیه بر آمد . متحصنین نیز در خواستهای خود را از طریق سفیر عثمانی به گوش شاه رساندند که طی آن خواستار تاسیس عدالتخانه در کلیه شهرهای ایران ، اجرای قوانین اسلام در سراسر کشور و عزل مسیونوز بلژیکی و علاء الدوله حاکم تهران شدند . سرانجام مظفر الدین شاه به خواسته متحصنین تن در داد و با آنها موافقت نمود . و با اعزام در شکه ها و کالسکه های سلطنتی ، در تاریخ 22 بهمن 1284 ایشان را با احترام به تهران بازگرداند . عین الدوله که هرگز حاضر نبود تن به خواسته مردم بدهد با گذراندن وقت و امروز و فردا کردن از پذیرش در خواست متحصنین طفره می رفت و سعی داشت تا با ایجاد اختلاف در صفوف علما و مردم و همچنین زندانی و تبعید کردن رجال و شخصیتها غائله را ختم کند . این اوضاع ادامه داشت و علما بر فراز منبرها علیه حکومت استبداد داد سخن می دادند و شدیدا به عین الدوله حمله می کردند . در این میان آیت الله طباطبائی بارها سعی کرد تا شرایط اوضاع را به اطلاع شاه برساند ولیکن با تمهیدات عین الدوله ممکن نشد . بدین ترتیب انجمن های سری روز بروز افزایش یافت و مردم همگی خواستار مشروطیت شدند تا این که یک روز عین الدوله دستور دستگیری روحانی مبارزه شیخ محمد واعظ را که در مساجد منشاء آگاهی و حرکت مردم بود ، صادر کرد . ماموران او را در خیابان دستگیر و به قراولخانه بردند . مردم و طلاب زیادی جلوی قراولخانه تجمع کردند و با حمله بدانجا او را آزاد ساختند . فرمانده سربازان دستور تیراندازی را صادر کرد در نتیجه یکی از طلاب به نام سید عبدالحمید شهید شد . مردم نیز با برداشتن جنازه شهید ، تظاهرات عظیمی به راه انداختند و در مساجد اجتماع کردند و بازار تهران تعطیل شد و علمای شهر چون آقایان طباطبائی و بهبهانی وو شیخ فضل الله نوری در مسجد جامع بازار گرد آمدند . نصر السلطنه حاکم تهران با محاصره مسجد مانع از خروج مردم شد تا وارد خیابانها نشوند . مردم از مسجد بیرون ریختند و تیر اندازی آغاز شد و قریب یکصد نفر کشته و زخمی شدند.

مهاجرت علما به قم
در این بین علما خواستار خروج از مسجد و عزیمت به قم شدند ، عین الدوله با در خواست ایشان موافقت نمود . بدین ترتیب آقایان طباطبائی و بهبهانی به همراه عده ای از مردم به قصد شهر قم از تهران خارج شدند و شیخ فضل الله نوری که در شهر مانده بود پس از 3 روز با فراهم آوردن جمعیت بسیار زیادی از تهران به قصد قم مهاجرت نمود . حاکم تهران قبل از سفر شیخ فضل الله چندین بار با وی مذاکره نمود تا او را از قصدش منصرف کند اما شیخ ترتیب اثر نداد و از تهران خارج شد . این حرکت شیخ در تضعیف موقعیت عین الدوله بی اندازه موثر بود . درست در همین زمان اولین دسته از مردم که حدود 50 نفر می شدند ناآگاهانه به سفارت انگلیس پناهنده شدند و در حیاط سفارت بست نشستند . این حرکت بواسطه دستهای مرموزی که در جریان بود و روز به روز وحشت مردم مبنی بر حمله احتمالی دولت به مردم بویژه در غیاب علما می افزود انجام شد و در واقع اولین انحراف در نهضت مشروطیت از همین جا آغاز گردید و بسرعت توسعه یافت به طوری که هر روز تعداد زیادی از مردم به جماعت حاضر در سفارت انگلیس می پیوستند تا حدود بیست هزاراضافه شدند . هر روز در باغ سفارت دیگهای غذا ، روی آتش قرار می گرفت و عده زیادی از آن استفاده می کردند که البته هزینه آن را تعدادی از تجار به عهده گرفته بودند . متحصنین در سفارت نیز خواسته های خود را از طریق وزیر مختار انگلیس و در طی 5 مورد به شرح زیر به عرض شاه رساندند:
الف - باز گرداندن علمای مهاجر به تهران ؛
ب - دادن تضیمن بر این که احدی دستگیر و شکنجه نخواهد شد ؛
ج - برقرای امنیت در کشور ؛
د - تاسیس عدالتخانه ؛
ه - تعقیب قاتلین مردم .

امضای فرمان مشروطه
با انتشار اخبار مهاجرت علما به قم و بست نشستن مردم در سفارت انگلستان شورشهای پراکنده ای در شهرهای مختلف کشور صورت گرفت . پذیرش در خواستهای متحصنین توسط مظفر الدین شاه که از اوضاع مملکت به وحشت افتاده بود بناچار پذیرفته شد و در 14 مرداد 1285 شمسی طی فرمانی ضمن عزل عین الدوله دستور داد تا گروه مشورتی تشکیل شود و این گروه نظرات خود را در رابطه با دیگر موارد خواسته شده به عرض وی برساند ، اما از آنجایی که مردم به خواسته های خود نرسیده بودند ، دست از تحصن نکشیدند تا این که شاه مجبور شد دو روز بعد فرمانی صادر کند که طی آن دولت مامور برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس شورای اسلامی گردید . بدین ترتیب علما از قم به تهران بازگشتند و متحصنین در سفارت انگلیس نیز به تحصن خود خاتمه دادند و آرامش نسبی برقرار شد . سرانجام نظامنامه انتخابات توسط غضدالملک تدوین شد و در روز پنچشنبه 23 رجب 1324 انتخابات تهران آغاز و در 18 شعبان همان سال برابر با 17 مهرماه 1285 مجلس افتتاح شد .

متن فرمان مظفرالدین شاه
جناب اشرف صدراعظم : از آنجا که حضرت باری تعالی جل شانه سر رشته و ترقی ممالک محروسه ایران را بکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی ایران و رعایای صدیق خودمان قرار داده لهذا در این موقع که رای و اراده همایون ما بدان تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید و تایید مبانی دولت اصلاحات مقتضیه بمرور در دوائر دولتی و مملکتی بموقع اجرا گذارده شود. چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان و علماء و قاجاریه و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف با انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه طهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازم به عمل آورده و به هیئت وزرای دولتخواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت بتوسط شخص اول دولت بعرض برساند که بصحه همایونی موشح و بموقع اجرا گذارده شود بدیهی است که به موجب این دستخط مبارک نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ مرتب و مهیا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و مجلس شورای مرقوم که نگهبان عدل ماست افتتاح و به اصلاحات لازمه امور مملکت و اجراء قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر می داریم که سواد دستخط مبارک را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماما راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کماینبغی مطلع و مرفه الحال مشغول دعاگویی دوام این دولت و این نعمت بی زوال باشند.
در قصر صاحبقرانیه به تاریخ چهاردهم شهر جمادی الثانی 1324 هجری در سال یازدهم سلطنت ما .

منابع:
1-ایران در دوره سلطنت قاجار. علی اصغر شمیم: 442-445.
2-روزشمار شمسی. علی حائری و همکاران: 160.
3-روزها و رویداد ها. علی بری دیزچی و همکاران: 96-99.
مشروطه. افتخار بلارشک: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. 4-
5-فرمان مشروطیت. امیر رضا اکبری: تاریخ جهان و تقویم تاریخ.

منبع:قدس آنلاین

https://www.cafetarikh.com/news/27718/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما