۰
plusresetminus
تایم لاین بحرانهای قومیتی در ایران(4)

ناآرامیهای قومی در کردستان

جریان فعال موثر سوم که درواقع یکی ازاضلاع چند ضلعی جریانهای فعال درکردستان را تشکیل می داد ، سازمان زحمتکشان کردستان معروف به « کومله» بود. نشریه «شورش» ارگان رسمی این حزب از خط مشی مارکسیم ولنینیسم پیروی می کرد و آن را به عنوان مرام فکری حزب تبلیغ می نمود
ناآرامیهای قومی در کردستان
1358 تا 1361 / 1980 تا 1983

حزب دمکرات کردستان

شاخه های سیاسی حزب دموکرات به رهبری غنی بلوریان تحت حمایت روسیه وحزب توده که به دنبال کسب موقعیت رسمی وتثبیت شده درمنطقه کردستان بود قرارداشت. حزب توده سعی داشت کردستان را مبدل به پایگاهی برای کمونیست ها نماید.  به اعتراف بلوریان دلیل انشعاب او ازحزب دموکرات به دلیل چرخش قاسملو به سوی غرب بوده است .جناح نظامی به رهبری دکترقاسلمو که دارای نگرش غربی بود ، تحت حمایت سیاسی ومالی رژیم بعث عراق و آمریکا بود. طیف قاسلمو به دلیل نفوذ وشهرتی که درمنطقه داشت نقش عمده ای را دربحران کردستان دردهه اول انقلاب داشت ، اما پس ازختم جنگ ومهار بحران کردستان ، تشکیلات وکادر رهبری حزب دچار تحول زیادی شد ، قاسلمو درتاریخ 22 تیرماه 68 در« وین » پایتخت اتریش کشته شد.  پس از او «صادق شرفکندی » دبیرکل حزب شد که او نیز درفروردین ماه 71 درآلمان به دست چند نفر ناشناس کشته شد.  پس از مرگ شرفکندی، اختلافات دردرون سازمانی برسر انتخاب دبیرکل سربازکرد واما کمیته مرکزی حزب دریک بیانیه تحکمی در29 شهریور 71 به صورت یک طرف « مصطفی هجری » را به عنوان دبیرکل معرفی کرد اما به دلیلی تشدید اختلافات، «مصطفی هجری » نیزدراوایل سال 74 برکنارشد وکمیته مرکزی عبدالله حسن زاده را برگزید. ولی حزب به دو جبهه طرفداران هجری وطرفداران حسن زاده تقسیم شد. این صورت بندی هم اکنون نیزادامه دارد.

تشکیلات احمد مفتی زاده

مفتی زاده به عنوان یک روحانی کرد زبان اهل سنت ، هدایتگر سازمانهای متعدد سیاسی و فرهنگی بود؛ ازجمله ریاست تشکیلات ، مکتب قران ، شمس ، حزب مساوات ، کمیته مستقر دراستانداری تحت عنوان  « خودروی » وریاست شورای یازده نفره شهر سنندج.  او درمصاحبه با « روزنامه کیهان » می گوید ، «ما تجزیه طلب نیستم اما ملت کرد وهرملت دیگر وقتی فکر کنند حقشان ضایع می شود ، ممکن است به فکر تجزیه طلبی هم بیفتند، یعنی مظلوم حق دارد به هرترتیبی خود را ازظلم برهاند ؟!»وی درموضعی بالاتر جمهوری اسلامی را با رژیم طاغوت یکسان معرفی می کند و می گوید : « آنچه جای رژیم ( رژیم سابق )را می گیرد ، باز نام دیگری است چرا که آن چه درکردستان به وسیله ضد انقلاب می گذرد وآن چه دردستگاههای مختلف حکومتی وحتی اطراف امام نفوذ دارد ، ازنظرماهیت هیچ فرقی با هم ندارند ؟! »

سازمان زحمتکشان کردستان معروف به « کومله»

جریان فعال موثر سوم که درواقع یکی ازاضلاع چند ضلعی جریانهای فعال درکردستان را تشکیل می داد ، سازمان زحمتکشان کردستان معروف به « کومله» بود. نشریه «شورش» ارگان رسمی این حزب از خط مشی مارکسیم ولنینیسم پیروی می کرد و آن را به عنوان مرام فکری حزب تبلیغ می نمود. این حزب که درسال 1948 توسط دانشجویان کرد متمایل به روسیه پایه ریزی می شد، پس از تجربه یک دوره فترت سیاسی ، مجددا درسال 56 با همکاری کردهای عراق راهی کردستان شد وتحت سازمان زحمتکشان کردستان راه اندازی ودر بهمن 57 فعالیت خود را شروع کرد . کومله نیزدارای مشی سکولار مبتنی برایده مارکسیستی بود. درمصوبه دوم اردبیهشت 58اساسنامه این سازمان درپاره خط مشی سیاسی آن آمده است « این سازمان ، سازمانی مارکیستی لنینیسیتی است که به عنوان بخش پیشاهنگ پرورلتاریای کردستان وبخشی ازجنبش طبقه کارگران ایران درراه برقراری سوسیالیسم ورسیدن به کمونیسم مبارزه می کنند وهدف خود را ایجاد یک جمهوری دموکراتیک انقلابی درایران وکسب حق تعیین سرنوشت برای خلق کرد قرارداده است.

تشکیلات عزالدین حسینی

تشکیلات عزالدین حسینی محوربحران ها درکانون دوم قدرت یعنی مهاباد بود. عزالدین حسینی امام جمعه منصوب رژیم پهلوی بود وبعد از انقلاب نیزاین جایگاه را داشت . او نقش کلیدی درهدایت بحران وتقویت مواضع گروهای معارض به ویژه حزب دموکرات داشت. عزالدین حسینی بعد از « مفتی زاده » ، دومین رهبرروحانی کرد بود که افکار مقتی زاده به عنوان رهبرکانون قدرت سنندج را قبول نداشت وخود را رهبر اصلی تحولات کردستان قلمداد می کرد .عزالدین حسینی علاوه برمسند امامت جمعه ، ریاست شورای انقلاب شهر مهاباد وهیات نمایندگی خلق کرد مرکب از حزب دموکرات ، کومله ، فداییان خلق را برعهده داشت . او ازحس ناسیونالیسم بالایی برخودار بود به طوریکه معتقد بود؛ « من اول کردهستم بعد مسلمان »  وی که به شدت از سوی دولت عراق حمایت می‌شد، حتی کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران را رد می کرد و می گفت : « ما این دولت را نه مترقی ، نه مسلمان ونه به فکر ایرانش می دانیم؛ حتی او را ملی هم نمی دانیم وهیچ یکی، من اعلام می‌کنم اگرجبرئیل نیزبیاید وقوانینی بیاورد که خود مختاری کردستان درآن نباشد ، آن را نمی پذیریم !!»

تشکیلات سپاه رزگاری

چهارمین جریانی که درپوشش ملی ومذهبی درتحولات کردستان فعال بود ، جریان موسوم به سپاه رزگاری (رستگاری) بود. این گروه به رهبری شیخ «عثمان نقشبندی» رهبر فرقه صوفیان نقشبندی درکردستان ایران و عراق وترکمن صحرا تشکیل شد . شیخ عثمان که ازفئودالهای مطرح بود ورابطه بسیارنزدیکی با آخرین شاه عراق داشت . پس ازروی کارآمدن عبدالکریم قاسم به ایران متواری شد ومورد استقبال « ساواک » قرارگرفت. او به دلیل فعالیتهای شدید ضد کمونیستی که داشت مورد توجه انگلیسی ها قرارگرفت .شیخ عثمان و دو پسراو ( مادح وناصح عثمان ) ازسوی ساواک به نمایندگی مجلس ، مدیریت رادیو وتلویزیون کردستان ومدیریت کلی اطلاعات وجهانگردی منصوب شدند.  آنها پس ازانقلاب اسلامی به عراق رفتند وبا تکیه بر وجهه سیاسی ومذهبی خود درمیان مناطق کردنشین وبا همکاری رژیم بعث تشکیلات «رزگاری» را درمناطق مریوان ، اورامائات واطراف سنندج سامان دادند وبعدها با حزب کومله ادغام شد .

تشکیلات موسی خیابانی

گروهک منافقین با معرفی « موسی خیابانی » به عنوان نماینده این گروه درکردستان فعالیت خود را دراین منطقه آغازکرد . خیابانی درپیامی خطاب به « قاسلمو» با تشکر ازتکامل حزب دموکرات با سازمان مجاهدین خلق ایران ( منافقین ) می گوید : «حکومت ایران درحال نابودی است لذا با ایجاد یک «منطقه آزاد شدهدریک نقطه از کشورمی توان کلیه جناح های مخالف که به طور متفرقه هرکدام جدایی ازهم علیه رژیم اقدام می‌کنند دریک جا جمع کرد وضربه ای موثرتری به جمهوری اسلامی ایران وارد آورد.»

 

 ادامه دارد...

 

https://www.cafetarikh.com/news/19272/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما