اگر بخواهیم عوامل پیروزی مصدق در نهضت ملی نفت و قیام 30 تیر را به دقت واکاوی کنیم باید بگوییم او ضمن بهرهمندی از هوش و ذکاوت سیاسی، از همراهی ملیون و مذهبیونی چون آیتالله کاشانی، حسین مکی، مظفر بقایی و... برخوردار بود. مصدق با همراهی دوستان خود که بسیاری از آنان عضو جبهه ملی نیز بودند، توانست در جنبشهایی چون جنبش 30 تیر 1331 پیروز میدان گردد.
در جریان تحولات نهضت ملی شدن نفت، نخستین بار که در محافل و مجامع ایران رسماً اعلام گردید که در ایجاد وقایع خونین سی ام تیر ماه 1331 دولت امریکا و انگلستان دست داشته اند، در تاریخ 17 آذر 1331 در روزنامه اطلاعات و در تاریخ 23 آذر 1331 در مجلس شورای ملی اعلام شد
از میان نخستوزیران حکومت پهلوی، اشرف فقط با قوامالسلطنه موافق بود؛ زیرا قوام علیرغم قلدری و خـودخواهی ، به اهمیت و نفوذ اشرف پی برده بود و اغلب توصیهها و سفارشهای او را مـیپذیرفت.
شاه تسلط بر اوضاع را از دست داده بود. حضور ارتش در خیابانها صحنهی تظاهرات را به میدان جنگ تبدیل کرد. تمامی محاسباتی که قوام بهعنوان یک سیاستمدار کارکشته انجام داد، نافرجام ماند. او تصور میکرد از طریق سازش با لندن و واشنگتن، میتواند مردم را مرعوب سازد، ولی مردم با دست خالی در مقابل مأمورین انتظامی ایستادند
با اعمال محدودیت پس از مصدق، مکی به کار تدوین و تألیف آثار علمی در زمینه تاریخ معاصر روی آورد. حاصل این فعالیتها آثاری چون تاریخ بیست ساله در 8 جلد، کتاب دو جلدی زندگانی سیدحسن مدرس، وقایع سی تیر، زندگانی سیاسی سلطان احمدشاه و آثار دیگر است . . .
در موضوع ملی شدن نفت نیز، آمریکا تا جایی که به نفع کشور و منافع ملیش بود، از مصدق حمایت کرد، اما این سیاست بتدریج و تحت تأثیر منافع سیاسی و اقتصادی، تغییر کرده و به میانجیگری و مخالفت با مصدق و ملی شدن نفت تبدیل شد.
شکافی که در وحدت جبهه ملی ایجاد شد، باعث شد بسیاری از افراد و گروههایی که در نهضت 30 تیر حامی و وفادار به مصدق بودند، در ماجرای کودتا در حمایت از او سکوت کرده و از این طریق پایان دولت مصدق را با کودتایی سیاه، رقم زنند.
وقایع خونینی در 30 تیر در طهران به وقوع پیوست که مخالفین دولت قوام با گرداندن نعش مقتولین در شهر حداکثر استفاده برای تبلیغات به نفع دکتر مصدق از آن نمودند...
چیزی که در قیلم سی تیر، فصل ممیز فعالیت توده ای ها و مذهبیون محسوب می شد، میزان وفاداری هر کدام به وطن بود. توده ای ها می جنگیدند تا کشور دیگری را براقمار شوروری بیافزایند.
پس از قیام دلاورانه مردم قهرمان ایران در سی ام تیر ماه 1331 که منتهی به استعفای احمد قوام السلطنه و تجدید زمامداری دکتر محمد مصدق گردید، سروده ای توسط یکی از شعرای ان دوران سروده شد که در رادیو نیز قرائت شد.
نمیتوان از نهضت ملی شدن صنعت نفت سخن گفت و یادی از آیتالله کاشانی نکرد. سیاستمداری که رهبری جریان مذهبی در دفاع از ملی شدن صنعت نفت را به عهده داشت و در این مسیر، از اقدامات دکتر محمد مصدق حمایت کرد
به نظرم میرسد قرار بود نهضت به شکست کشیده شود، چون هر کس، هر قدری هم اطلاعات سیاسی داشت میدانست وزارت دفاع پستی نبود که شاه به کس دیگری بدهد و عملاً خودش را خلع سلاح کند! مصدق خیلی خوب میدانست درخواست این پست، رویه معمول نیست. قبلاً هم پیش از آن که وزرایش را انتخاب کند، از مجلس تقاضای شش ماه اختیارات کرده بود.
آیتالله کاشانی معتقد بود گرفتار قحطالرجال هستیم و در شرایط فعلی چارهای جز این نداریم که دکتر مصدق را نگه داریم تا نهضت ملی ما نابود نشود. بماند که در آن یک سال اول دکتر مصدق حقیقتاً نقش خودش را خیلی خوب بازی کرد و به همین دلیل آیتالله کاشانی تمام آبرو و حیثیت خود را برای دفاع از او خرج کرد. تمام همت آقا این بود که قوام را ساقط کند.
مراسم افتتاح خانه ملت که آقای کاشانی آن را افتتاح کرد. یادم نیست ماجرا از چه قرار بود، فقط یادم هست که جمعیت زیادی به آنجا آمده بودند. دکتر مصدق مرا از خانه آقای کاشانی میشناخت و هر وقت به منزل ایشان میآمد، خیلی با من گرم میگرفت. آن روز هم وقتی دید جمعیت زیاد است و من آن وسط گیر افتادهام، دستم را گرفت و بالا برد و کنار خودش نشاند. عکس مال آن موقع ...
مذاکرات ( با مصدق در واشنگتن ) منجر به توافق برای طرح پیشنهاد نهائی گردید و اچسن به ایدن ارائه کرد و گفت پیشنهاد مورد توافق ما و مصدق را به عنوان مبنای مذاکرات بپذیرد: پالایشگاه آبادان در اختیار یک شرکت غیر انگلیسی به عنوان غرامت ادعائی قرار گیرد و دوباره به کار افتد مدیریت و عوامل کار و هزینهها و قیمت گذاری با نظر ایران باشد و مطالبات مورد ادعای ...
وزیر مختار ایران شدیداً بر این امر پا فشاری میکرد که بریتانیا تلاش میکند رئیسالوزراهای وطنپرست را یکی پس از دیگری از سر راه بردارد تا بتواند کابینهای را سرکار بیاورد که خواستههای ایشان را در ایران عملی سازد. وزیرمختار اضافه کرد که رئیسالوزرا در تلگرامی به وی اعلام کرده است که اوضاع در ایران روز به روز وخیمتر و خطرناکتر میشود.