یک نوع تفکر اخلاقی چنین است که به فرا اخلاق میپردازد و فلسفه اخلاق نامیده میشود. گونه دیگر شناخت احکام و معیارها و قواعد دستوری اخلاق را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد که علم اخلاق نامیده میشود و این دو گونه تفکر منجر به تفاوت روشهای تفکر اخلاقی شده است...
سید محمد صادق طباطبایی همرزم امام و آیتالله طباطبایی به مناسبت سالروز درگذشت مرد عرفان و فلسفه علامه طباطبایی اظهار داشت: زمانهای بسیاری علامه طباطبایی برای سفر به تهران همراهی میکردم و آنچه مرا تحت تاثیر قرار می داد تواضع بی اندازه علامه طباطبایی بود.
علامه طباطبایی درباره تفسیر خود از قرآن میگوید که ابتدا در روایتهای کتاب بحارالانوار بسیار جست و جو و اندیشه کرده و هفت رساله با هفت موضوع تألیف کرده و بعد به تفسیر قرآن میپرداخته است. او در مقدمه کتاب در بخشی تحت عنوان «بیان آیات» این هفت موضوع را آورده است که عبارتاند از:..
تنها دلخوشی علامه و همسرش در چنین اوضاع مرارتبار، وجود محمد کوچک بود که حدود هیجده ماه از تولدش میگذشت که به دلیل اختلاف هوای کوهستانی تبریز با آن گرمای خشن نجف و دیگر شرایط منفی و محدودیت از برخی امکانات و تسهیلات، این تنها روشنیبخش محفل پدری 23 ساله و مادری 18 ساله، به بیماری مبتلا میشود و رنجوری وی، بساط شادمانی و نشاط خانواده را به یکباره برمیچیند....
علامه، روشهاى کلامى را که بعد از رحلت رسول خدا(ص) و فتوحات مسلمین و معاشرت و برخورد با دیگر فرق و ادیان آغاز شد، مورد نقد و بررسى قرار مى دهد. در همین رابطه مباحث عقلى صرف را که در اواخر قرن اول هجرى یعنى اواخر کار امویان و اوایل حکومت عباسیان و پس از ترجمه کتابهاى فلسفى یونانى مطرح شده است، نمى پذیرد.
در آن زمان ما شرح لمعه میخواندیم. گهگاهی که صبحها حدود ساعت نه گذارمان به خیابان خسروی میافتاد، ایشان را زیارت میکردیم که بسیار با وقار، با سیمایی جذاب برای درس وارد مسجد حاج ملاحیدر میشدند.
یکی از افرادی که در این ماجرا درگیر بود، علامه طباطبائی بود که روابط مناسبی با آیت الله شریعتمداری داشت و در ضمن با امام خمینی هم بی ارتباط نبود. آیت الله میلانی، آیت الله انگجی و بسیاری دیگر هم درگیر این ماجرا شده بودند. متن نامه علامه حاوی پیشنهادهایی است که بتواند این مشکل را حل کند.
بسیارى از مباحث فلسفى اى که در سرتاسر تفسیر او, المیزان, آمده است براى نشان دادن ناسازگارى آموزه تثلیث و دفاع از توحید مطلق الهى مطرح شده اند. مرحوم آیت اللّه حسینى تهرانى بسیارى از عبارات مربوط به این موضوع را در کتاب خود, مهر تابان, گرد آورده است. عقل گرایى لاینفک الهیات اسلامى به وضوح, در این مباحث نشان داده شده است
من نویسنده بودم. آنها از من میخواستند تا راجع به زندگی اعدامیهای بهائی توسط مسلمانها بنویسم. من مجبور بودم برای نوشتن در ارتباط با زندگی آنها تحقیق کنم و اعتقاد مسلمانها را بدانم. به همین خاطر کتابهای زیادی از جمله کتابهای شهید مطهری، علامه طباطبایی و آیتالله سبحانی را میخواندم و اینجا بود که دین اسلام برایم روشن شد.
علامه طباطبایی مدت 11 سال در کنار مرقد امیرالمومنین (ع) کسب علم کرد. فقه، اصول، فلسفه، ریاضیات، رجال را از محضر اساتیدی والا مقام فراگرفت. بزرگانی چون: آیت الله نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، سید حسین بادکوبهای، سید ابوالقاسم خوانساری، حجت، حاج میرزا علی ایروانی و میرزا علی اصغر ملکی.
دوران ده ساله اقامت علامه در تبریز همراه با تدریس و تاءلیف سپرى شد و فصلى جدید از حیات وى را فراهم کرد. تا اینکه ((فیض روح القدس )) بار دیگر مدد فرمود و با آمدن چنین آیه اى در استخاره ، علامه راهى قم گردید..