این عکس در نخستین روزهای جنگ گرفته شده. نیروهای فرانکو که حمایت ارتش و کلیسا را با خود داشتند، خیلی زود بارسلون را تسخیر کردند، و این سرآغاز جنگی بود که سه سال به طول انجامید
از ابتدای قرن نوزدهم میلادی تا انقلاب اسلامی تمامیت ارضی ایران بارها نقض شد و هر بار قدرتهای بزرگ جهانی گوشهای از این سرزمین پهناور و کهن را از آن جدا کردند، بدون اینکه واکنش مناسب و درخور توجهی از سوی حکومتهای مرکزی انجام گیرد.
یکی دیگر از ماجراهای سخنرانیهای من، مربوط به سخنرانی در مسجد جلیلی تهران میشود(فکر میکنم این برنامه در سال ۱۳۵۴ بود). در مسجد جلیلی، نماز جماعت به امامت آیتالله مهدوی کنی برگزار میشد.
گفت: تیر کریم خطا نمی شود. ما دقت کردیم و دیدیم گراز پس از طی چندین قدم واژگون گردید و به زمین خورد. وقتی بالای سرش رسیدیم مشاهده کردیم تیر کریمخان از یک سوی بدن جانور وارد و از سوی دیگرش خارج شده و به خاک نشسته است.
در شهرهای مختلف ایران بناهای با شکوه فراوانی وجود دارد که یادگار دورههای مختلف تاریخی است و معمولا نام بسیاری از هنرمندان و حاکمان را در خود زنده نگه داشته است . اما بعضی از حاکمان نیز نامشان در خاطره شهرها باقی مانده است البته نه به نیک نامیبلکه به ظلم وخشونت وتخریب بناهای باارزش فرهنگی .
عصر روز 14 مهر ماه 1357، امام و همراهان به بغداد منتقل شده و روز بعد، هجرتی تاریخی را در راه رضای خدا انجام دادند و در آنجا پس از توقفی کوتاه در پاریس در دهکدهای به نام «نوفل لوشاتو» اقامت کردند.
نویسنده کتاب آخرین سفر شاه درباره هزینههای جشن های 2500ساله شاهنشاهی چنین مینویسد: «دراکتبر ۱۹۷۱، (20مهر 1350) محمدرضا پهلوی ضیافتی ترتیب داد که از تمام میهمانیها برتر بود. او از تمام رهبران جهان دعوت کرد. البته همه نیامدند... همه چیز جشن را هم از پاریس آورده بودند.
بیست و هفتم سپتامبر سال 1941 رضاشاه پهلوی، سوار بر کشتی «بندرا» شد تا دوران تبعید خود را آغاز کند. کشتی، رضاشاه را به جزیره موریس برد. جایی که رضاشاه سالهای پایانی عمرش را در آنجا به سر برد. امروز سالروز تبعید رضاشاه پهلوی به جزایر موریس است. پایانی بر یک دیکتاتوری سرد و خشن. رضاشاه توسط کسانی از ایران تبعید شد که خود ایشان زمانی او را از نگهبانی به ...