در تصویر ذیل یول براینر هنرپیشه آمریکایی در حاشیه بازی در فیلم " گلهای شیطان " در مناطق عشایری ایران ، هنگام ملاقات با اشرف و شهناز پهلوی مشاهده می شود.
در این سند نامه وزارت مالیه به ریاست وزرا مبنی بر کسب تکلیف درمورد ضبط تریاک قاچاق گمرکی آورده شده است. از فسادهایی که خاندان پهلوی و نزدیکان آنها در آن دست داشتند، مطالب بسیاری تا به امروز منتشر شده است. نکتهقابل تاسف آنکه نزدیکان محمدرضاشاه حتی در زمینه قاچاق کالا و به ویژه مواد مخدر نیز فعال بوده اند . . .
در سند ذیل که نامه ای از سوی اسدلله علم خطاب به اردشیر زاهدی وزیر امورخارجه وقت ایران نوشته شده است بر لزوم تقدم مقام اشرف پهلوی در شرکت در مجامع بین المللی تاکید شده است. جال اینکه علم تاکید نموده است که مقام دیپلماتیک اشرف از نخست وزیر ایران نیز بالاتر و مقدم تر می باشد و لذا کلیه نمایندگیهای سیاسی ایران ملزم به رعایت این تقدم و تاخر می باشند. . ...
او یک زن بود اما از بسیاری جهات بسیار خشن رفتار می کرد؛ طنز ماجرا در آن بود که گاهی شاه ماموریت های مهم برون مرزی خود را به او می سپرد و او بود که به دنبال منافع حکومت پهلوی می رفت...
اشرف پهلوی، خواهر جنجال آفرین محمدرضاشاه که در دوران سلطنت وی دردسرهای زیادی برای شاه ایجاد نمود؛ با اصرار بر محمدرضا وی را مجبور به تاسیس بنیاد اشرف پهلوی نمود. طبق رسم آن زمان که هر بنیادی برای پیشبرد امور ریاستش با شاه بود . . .
شاه و درباریان با مسافرتهای پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینهی سرسامآوری را به بودجه کشور تحمیل میکردند. دختران شاه به خصوص اشرف پهلوی در این اقدامات پیشرو بودند.
در تاریخ 19 مرداد 1345 پیامی از شبکه سراسری رادیوایران پخش شد، که در آن اشرف پهلوی تشکیل سازمان زنان ایران را اعلام کرد. او در این پیام چنین گفت:
«جنبش اجتماعی بانوان ایران که از سالھا پیش با تشکیل گروه ھای مختلف و تخصصی آغاز شده بود، با به دست آوردن نتایج ثمر بخش و غیر قابل انتظار اینک مراحل تکمیل خود را طی می کند و این گروه ھا در راه شناساندن مقام ...
اشرف پهلوی که در دوره سلطنت رضاخان پهلوی نقشی به جز شوهرداری برای او تعریف نشده بود، در دوره پهلوی دوم به نهایت قدرت ممکن رسید و به تعبیر بسیاری به مرکز ثقل و کانون قدرت و منشاء تأثیرگذاری برتصمیمات شاه تبدیل شد.
اشرف پهلوی» همیشه به عنوان سمبل فساد درباریان، زبانزد خاص و عام بود، زیرا هرزگی ها، زد و بندها، قانون شکنی ها و ولنگاری های او حد و مرزی نداشت و همین امر همیشه مشکلاتی را برای برادرش «محمدرضا» فراهم می آورد.
وی در آخرین روزهای سلطنت شاه، به دستور وی به نیویورک رفت تا اندکی از حملاتی که به سلطنت میشد، کاسته شود. برخی منابع معتقدند که وی در آخرین روزهای سلطنت، قصد داشته است که شاه را در انجام یک کودتا برضد انقلاب یاری رساند.