شاه قصد باز کردن هدیه را داشت اما یکی از سرداران سپاهش بهنام «اسماعیلخان» به محتویات بسته مشکوک شد و از او خواست آن را در فضایی باز و توسط چند نفر از خدمه باز کنند.

بر اساس در برخی کتب تاریخی از جمله دره نادره نوشته شده، نادر شاه افشار در جنگ هرات سنگی یک پارچه به ظرفیت سه کر آب را به غنیمت گرفت و اعلام کرد به هر کس که آن سنگ را بدون رسیدن آسیبی طی ۱۲ شبانه روز به مشهدالرضا (ع) برساند،هدیه ویژهای خواهد داد. فردی داوطلب انجام این کار میشود و سنگ را به حرکت در میآورد. این فرد در بین راه با خود محاسبه می کند که اگر شاه گفته برای رساندن این سنگ به مشهد طی ۱۲ روز جایزهای ویژه به من خواهد داد به طور حتم اگر در زمان کمتری آن را برسانم جایزهام بیشتر میشود.
همین مسئله باعث می شود تا او کل توان خود را به کار گیرد و سنگ را به جای ۱۲ شبانه روز طی مدت زمان ۹ شبانه روز به مشهد برساند. این فرد که نامش برای ما معلوم نیست، پس از آن به نزد نادر شاه رفته و تقاضای جایزه می کند اما نادر شاه دستور میدهد تا مطابق رسم آن زمان که چشمهای نافرمانان را کور میکردند، چشمهای این فرد را کور کنند.پس از چند روز که خشم شاه فروکش میکند، دستور می دهد مرد کور را نزد وی بیاورند و هدیهای به او ارزانی میکند و میگوید که او هم می دانسته می توان کمتر از ۱۲ روز سنگ را از هرات به مشهد منتقل کرد.