۰
plusresetminus
رقابت بین کشورهاى مختلف براى دستیابى به کاوش‌هاى باستان‌شناسى در بین‌النهرین از دهۀ ١٨٥٠ تا شروع جنگ جهانى اول توضیح داده شده است.انگلیسى‌اى به نام هنرى اوستن لایارد (١٨٩٤-١٨١٧) کاوش‌هایى رادر نمرود در نیمۀ دوم دهۀ ١٨٤٠ آغاز کرد. لایارد بسیار خوش شانس بود و بلافاصله انبوهى از آثار باستانى از جمله «لوح سیاه» را پیدا کرد. یافته‌ها در سال ١٨٥٠ به انگلستان منتقل شد و در سال ١٨٥٣ موزۀ بریتانیا با افتتاح گالرى نینوا یافته‌هاى لایارد را به نمایش گذاشت.
ذبح میان دورود
جوان و تاریخ- کافه هنر

بین النهرین

رقابت بین کشورهاى مختلف براى دستیابى به کاوش‌هاى باستان‌شناسى در بین‌النهرین از دهۀ ١٨٥٠ تا شروع جنگ جهانى اول توضیح داده شده است.انگلیسى‌اى به نام هنرى اوستن لایارد (١٨٩٤-١٨١٧) کاوش‌هایى رادر نمرود  در نیمۀ دوم دهۀ ١٨٤٠ آغاز کرد. لایارد بسیار خوش شانس بود و بلافاصله انبوهى از آثار باستانى از جمله «لوح سیاه» را پیدا کرد.  یافته‌ها در سال ١٨٥٠ به انگلستان منتقل شد و در سال ١٨٥٣ موزۀ بریتانیا با افتتاح گالرى نینوا یافته‌هاى لایارد را به نمایش گذاشت. در سال ١٨٤٩ لایارد کتابى به نام نینوا و بقایاى آن منتشر کرد که طرفداران زیادى پیدا کرد. در سفرهاى بعدى، لایارد یافته‌هاى بیشترى پیدا کرد، از جمله کتابخانۀ آشور بانى پال را. این یافته‌ها به موزۀ بریتانیا منتقل شد. فرانسوى‌ها نیز براى این که از قافله عقب نمانند، در سال ١٨٤٠ پاول امیلى بوتا را به عنوان کنسول در بین‌النهرین انتخاب و در شهر موصل مستقر کردند. «کنسول» انبوهى از آثار باستانى را که در کاوش‌هایش یافته بود به فرانسه منتقل کرد. کمى بعد، آمریکاییها نیز وارد ماجرا شدند. در سال‌هاى ١٨٤٢ و ١٨٤٣ ادوارد رابینسون انجمن شرق‌شناسى آمریکا را بنیان نهاد. تلاش آمریکا در زمینۀ باستان‌شناسى بین‌النهرین در نیمۀ دوم قرن نوزدهم شتاب بیشترى یافت. پس از جنگ‌هاى داخلى، صندوق کاوش فلسطین بنا نهاده شد و در سال ١٨٧٩ چارلز الیوت نورتون از هاروارد مؤسسۀ باستان‌شناسى آمریکا را تأسیس کرد. در ١٨٨٦ کشیشى از کلیساى اسقفى به نام جان پونت پیترز به تأسیس صندوق کاوش بابل - که بعدها در ارتباط نزدیک با دانشگاه پنسیلوانیا بود کمک کرد. توصیف برناردسون از اولین کاوش دانشگاه پنسیلوانیا - در خاور نزدیک در دهۀ ١٨٨٠ نشان مى‌دهد که با ورود دانشگاه پنسیلوانیا به عرصۀ باستان‌شناسى ایران در دهۀ ١٩٣٠ اوضاع کمى تغییر کرد.از همان ابتدا صندوق‌هاى زیادى از آمریکاییها حمایت مى‌کردند؛ ولى «حمایت‌هاى دولتى یا دیپلماتیک چندانى در کار نبود. همان‌گونه که در این کتاب توضیح داده شده است در دهۀ ١٩٢٠ و ١٩٣٠ شرایط تغییر کرد و دولت آمریکا حمایت از کاوش‌هاى باستان‌شناسى را آغاز کرد. تأسیس دانشگاه شیکاگو و سرمایه‌گذارى بنیاد شرق‌شناسى راکفلر در قبل از دهۀ ١٩٢٠ نقش اساسى در باستان‌شناسى ایران، بین‌النهرین و مصر ایفا کرد. در پاییز ١٩١٨ گروهى امدادگر از آمریکا به ایران آمدند تا به قربانیان قحطى بزرگ سال‌هاى ١٩١٩-١٩١٧ کمک کنند. گروه امداد به رهبرى هرى پرت جودسون رئیس دانشگاه شیکاگو از بین‌النهرین بازدید و در راه بازگشت به آمریکا در بغداد توقف کردند. فرماندۀ نیروهاى اشغالگر انگلستان در بین‌النهرین سرلشکر ویلیام مارشال این پیغام را به لندن مخابره کرد که هدف واقعى آمریکاییها از بازدید ایران کمک به قحطى‌زدگان نبوده بلکه تلاش براى دستیابى به امتیاز نفتى بوده است. با در نظرگرفتن رابطۀ جودسون با بنیاد راکفلر و شرکت استاندارد اویل، سوءظن انگلیسى‌ها قابل درک است. به نظر مى‌رسد جستجو براى دستیابى به آثار باستانى به جاى نفت انگیزۀ قوى‌ترى براى سفر جودسون بوده است. کمى بعد از بازگشت جودسون به آمریکا جان دى. راکفلر پسر، بنیاد شرق‌شناسى را در سال ١٩١٩ بنا نهاد؛ که در این کتاب بارها از این بنیاد یاد خواهد شد.در سال ١٩٠٠ آلمانى‌ها مجدانه مشغول باستان‌شناسى در بین‌النهرین شدند. یکى از افراد مهم در این زمینه ارنست هرتسفلد بود که در این کتاب بارها به او اشاره خواهیم کرد. در سال ١٨٩٩ آلمان مخفیانه موافقت‌نامه‌اى با ترکیه عثمانى امضا کرد که بر اساس آن، یافته‌هاى آلمان‌ها در ترکیه به طور مساوى با دولت ترکیه تقسیم مى‌شد. از سال١٨٩٧ آلمانى‌ها به دنبال گرفتن امتیاز انحصارى آثار باستانى بین‌النهرین مانند امتیاز اعطا شده به فرانسویان در ایران بودند.

https://www.cafetarikh.com/news/21835/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما