۰
plusresetminus
گفتگو با محمد صادق کوشکی

مسئول بی تخصص دروغگوست

در نظامهای سیاسی ای چون جمهوری اسلامی ایران که مفهوم عقلانیت تنها با معنای ابزاری آن تبیین نشده است و اهداف و ارزشهای جامعه به شکل توامان مورد توجه قرار گرفته اند مقوله تعهد و تخصص از جایگاه خاصی برخوردار گردیده است. اینکه یک فرد در جامعه به چه میزان نسبت به کار خود متعهد و چه مقدار متخصص است از مسائلی است که می تواند تبعات سیاسی خاصی را به همراه داشته باشد. بر همین اساس بر آن شدیم تا مصاحبه ای را با دکتر محمد صادق کوشکی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ترتیب دهیم که در ادامه می خوانید.
مسئول بی تخصص دروغگوست
در آغاز بفرمایید که رابطه بین تعهد و تخصص را به‎لحاظ مفهومی چگونه می‎بینید؟ این دو مفهوم در کشور و فرهنگ ما به‎درستی تعریف نشده‎اند. به عبارت دیگر تعهد تنها به یک سری عقاید خاص محدود شده است و تخصص را نیز صرفا در بعد مهارت‎‎های کاری تعریف کرده‎اند. درحالی‎که این دو تعریف غلط است. اگر کسی مهارت کاری نداشته باشد و مسئولیتی را  قبول کند اصلا این شخص متعهد نیست بلکه دروغ گوست و عمل وی  به‎ نحوی خیانت در امانت محسوب می‎شود. امکان ندارد بتوانیم از کسی که مهارت، توان و لیاقت انجام کار خاصی را ندارد به‎عنوان متعهد بدون تخصص نام ببریم. پس این‎گونه نیست بگویم یک آدمی متعهد هست ولی متخصص نیست. آدمی که متعهد هست و در هیچ حیطه‎ای متخصص نیست اصلا متعهد نیست بلکه یک شخص به درد نخور و بی خاصیت است. به همین خاطر اگر شخصی متدین به معنای واقعی باشد حتما در عرصه‎ای یا عرصه‎‎هایی توانمند خواهد بود. عده‎ای که مفهوم تعهد را نمی‎فهمند این دو را از هم جدا کردند وگرنه امکان ندارد یک فرد دین دار و متدین پیدا کنید که این آدم بگوید من هیچی بلد نیستم و به هیچ دردی نمی‎خورم اگر این شخص به هیچ دردی نمی‎خورد پس دیندار هم نیست.

 

به‎نظر شما در این سی و پنج سالی که از عمر نظام مقدس جمهوری اسلامی می‎گذرد روند بین تعهد و تخصص چگونه بوده است؟ شما با این سوالتان همان تفکیک غلط را که من همان آغاز بحث مطرح کردم تکرار می‎کنید.

  البته بیشتر منظور من در بعد مصداقی موضوع است. فرقی نمی‎کند.  مثلا شما در هر نهادی که کار می‎کنید اگر رئیس شما شخص مومنی باشد حتما باید کار  مربوط به آن نهاد را بلد باشد وقتی کار بلد نباشد اصلاً مومن نیست بلکه فردی دروغگوست.

 

این‎جا بحثی که وجود می‎آید آنست که بسیاری بین کسی که ارزشی است و کسی که متخصص است به‎طور مثال متخصصی که کراواتی، لائیک ولی در عین حال انسانی متخصص و به‎اصطلاح کاربلد است فرق می‎گذارند به‎نظر شما این می‎تواند در یک ساختار دینی جای داشته باشد؟ این فرد متعهد به اعتقاد خودش است. ببینید اگر کسی ارزشی باشد و کاری بلند نباشد این فرد دروغگوست ارزشی نیست.

 

خب به‎نظر شما ما از افرادی که ارزشی نیستند ولی متخصص هستند می‎توانیم استفاده کنیم یا نه؟ اگر کسی تخصص داشته باشد به‎تعبیر شما ولی ارزشی نباشد این آدم متخصص هم نیست.

 

اما احساس می‎شود در تمایز شما بین تخصص و تعهد اشکالی وجود دارد این‎طور نیست؟ بگذارید این‎گونه بحث کنیم، فرض کنید پزشکی در پزشکی مهارت دارد ولی همین فرد شخص متدینی نیست و تعهد اخلاقی ندارد این شخص کسی است که با حیثیت و ناموس دیگران ارتباط دارد و ممکن است به ناموس مردم خیانت کند خب این فرد اصلا متخصص نیست کسی که پزشک باشد به معنی واقعی کلمه باید تعهد اخلاقی داشته باشد. آیا کسی می‎تواند جسم مردم را مداوا کند و به روح آن‎ها آسیب بزند؟ قطعاً خیر.  پزشک و متخصص واقعی کسی است که در عین امانتداری مهارت‎‎های درمانگری داشته باشد.

 

 

در همین حرفه خود شما به‎عنوان یک مدرس دانشگاه می‎توان از فردی استفاده کرد که بگوییم ارزش معنوی بالایی دارد اما سواد کمی دارد ؟ اگر این فرد دیندار باشد و روزی صد رکعت نماز هم بخواند همه سال‎های عمرش هم روزه باشد و بی‎سواد باشد این شخص اصلا متدین نیست. در سیستم دانشگاهی و به‎ طور کل سیستم اداری ما به این دلیل مشکل زیاد است که یک سری افراد بی تخصص کارها و پست ها را اشغال کرده اند. اگر کسی متدین باشد حتما کار هم بلد است و اگر کسی کار بلد باشد حتما باید تعهد داشته باشد لااقل اگر تعهد دینی ندارد تعهد وجدان داشته باشد تعهد به‎جامعه‎اش و وطن داشته باشد بالاخره باید به چیزی تعهد داشته باشد.

 

به‎نظر شما سیستم گزینش کنونی در جامعه ما به‎گونه‎ای است که بتواند دو مفهوم تخصص و تعهد را همسو باهم پیش ببرد؟ واقعیت امر این است که سیستم گزینش ما در انتخاب افراد لایق خیلی موفق نبوده است چون که برای سنجش افراد لایق شاخصه‎‎های را مورد توجه قرار می دهد  که چندان کارآمد نیست. ببینید الان حدود سی و پنج سال از انقلاب اسلامی گذشته هنوز خیلی از ملاک‎‎هایی  که برای سنجش وجود دارد و در خیلی از گزینش‎ها مورد توجه نیز قرار می گیرد  این است که مثلا  فلان داوطلب درحزب رستاخیز یا گروه‎‎های مسلح و معاند نظام عضویت داشته یا نه! خب کسی که الان می‎خواهد استخدام شود این آدم سال 72 یا 73 متولد شده است خب این فرد مگر می‎تواند در حزب رستاخیز عضویت داشته باشد. یک فرمی درست شده در سال شصت و هنوز همان فرم به‎کار برده می‎شود. سوال می‎شود که شخص سابقه جبهه دارد خب معلوم است که ندارد.

 

به‎نظر شما این چیزی که درباره سیستم گزینشی کشور می‎گویید کمی بزرگنمایی و بدبینانه نیست؟ من خودم برای اسم خودم احترام قائلم چیزی را که به زبان می‎آورم حتما دیده‎ام که می‎گویم الان فرم‎‎های گزینشی که وجود دارد می‎توانید ببیند.

 

به‎نظر شما برای پیشبرد تمدن اسلامی در کشورمان باید چه رابطه‎ای بین تعهد و تخصص برقرار شود؟ ما اگر تعریف درست تعهد و تخصص را جستجو کنیم آن وقت متوجه می‎شوید که این دو مفهوم واقعا یکی هستند این یکی از بزرگ‎ترین اشتباهات ما بوده که این دو مفهوم را دو امر جدا از هم قرار داده‎ایم. یکی از بزرگترین اشکالات اداری ما این است که مثلا می‎گویند این آقا متخصص است و دیگری متعهد است، این تقسیم‎بندی خیلی ساده و عوامانه‎ای است که تا به حال انجام شده است در  این نگاه اینگونه نتیجه گرفته می شود که اگر فلان آدم تخصص نداشته باشد اما تعهد داشته باشد پس خوب است بر همین اساس آمدیم آدم  ناکارامدی را که ادعای دین داری داشته  منصوب به یک کار تخصصی کرده ایم و او هم  خرابکاری کرده است و در نهایت مردم را نسبت به دین و نظام مأیوس کرده ایم. از  نگاه دیگر آمره اند و یک کار  تخصصی را به یک متخصص بی تعهد سپرده اند آن وقت این شخص متخصص بی تعهد منشا فساد‎‎های فراوانی شده است و پیامدهای آن هم کاملاً مشخص است. در نظام‎‎های اداری هرچه فضا پیچیده‎تر شود زیان این افراد که ادعای تخصص می‎کنند اما به هیچی، نه بخدا، نه به اخلاق، نه به وطن، تعهد ندارند بیشتر می شود.  اگر قرار است که جامعه مطلوبی داشته باشیم باید یکبار دیگر مفاهیم مان بازتعریف کنیم . در آن بازتعریف متوجه می‎شویم که تخصص و تعهد نمی‎توانند از هم جدا باشند یعنی امکان ندارد که فرد تنها  یکی از این‎ها را داشته باشد.

 

در نهایت اگر نکته خاصی در این موضوع گفته نشده بفرمایید  جا‎هایی در نظام هست که افراد توانمند و لایق یعنی همان متعهدان به ‎اصطلاح کاربلدی وجود دارند که  دست به اقدامات بزرگی زده‎اند. مثلاً افرادی که در صنایع دفاعی یا هسته‎ای با تخصص توام با تعهد موجبات استقلال و خودکفایی ما در آن حوزه را رقم زده اند. اینگونه افراد کم توقع دقیقا مصداق نمونه اعلای متعهدین متخصص اند. شهدای مشهوری ما در این زمینه‎ها داریم و کسانی که هنوز  هم گمنام اند.

https://www.cafetarikh.com/news/22699/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما