۰
plusresetminus
طی چند ماهه پس از کودتا دکتر «دونالد. ن. ویلبر» از مأموران بلندپایه سیا، که در طراحی و اجرای کودتای 28 مرداد 1332 نقش مهمی داشت و از جزئیات آن اقدام تبه‌کارانه آگاهی تمام و کمالی داشت.
گزارش دونالد. ن. ویلبر از نقش سیا و MI6 در کودتای 28 مرداد 1332
طی چند ماهه پس از کودتا دکتر «دونالد. ن. ویلبر» از مأموران بلندپایه سیا، که در طراحی و اجرای کودتای 28 مرداد 1332 نقش مهمی داشت و از جزئیات آن اقدام تبه‌کارانه آگاهی تمام و کمالی داشت، گزارشی از فرایند طراحی و اجرای کودتا تهیه و در اختیار مقامات سیاسی ـ اطلاعاتی دولت امریکا قرار داد تا بتوانند برای عملیاتهای مشابه (در آینده) از آن بهره‌برداری کنند. دونالد ویلبر فرایند نهایی شدن طرح کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق...

طی چند ماهه پس از کودتا دکتر «دونالد. ن. ویلبر» از مأموران بلندپایه سیا، که در طراحی و اجرای کودتای 28 مرداد 1332 نقش مهمی داشت و از جزئیات آن اقدام تبه‌کارانه آگاهی تمام و کمالی داشت، گزارشی از فرایند طراحی و اجرای کودتا تهیه و در اختیار مقامات سیاسی ـ اطلاعاتی دولت امریکا قرار داد تا بتوانند برای عملیاتهای مشابه (در آینده) از آن بهره‌برداری کنند. دونالد ویلبر فرایند نهایی شدن طرح کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق را چنین تشریح کرده است:

هنگامی که مسلم شد بر سر کار ماندن دولت مصدق به ‌سود دولت آمریکا نیست و سازمان سیا نیز توسط وزیر امور خارجه در مارس 1953 (اسفند 1331تا فروردین 1332) از تصمیم دولت آمریکا پیرامون این موضوع آگاه شد، این سازمان مبادرت به‌ ترسیم برنامه‌ای نمود که به ‌یاری آن اهداف یاد شده می‌توانست به‌ وسیله اقدام پنهانی، محقق شود. برآوردی تحت عنوان "عوامل مربوط به ‌سرنگونی مصدق" در 16 آوریل 1953 (27 فروردین 1332) انجام شد. در این طرح مشخص شد که سرنگونی مصدق از طریق اقدامی مخفیانه امکان‌پذیر خواهد بود. در آوریل تصمیم بر آن شد که سیا باید با هماهنگی و همنوایی سرویس سری اطلاعات بریتانیا عملیات پیش‌بینی‌شده را راهبری نماید. در پایان آوریل (اوایل اردیبهشت 1332) قرار شد که مقامات سیا و سرویس اطلاعاتی بریتانیا در قبرس برنامه را ترسیم کنند و برای تأیید نهایی، به ‌مرکز فرماندهی سیا و سرویس مزبور و نیز به‌ وزارتخانه‌های امور خارجه ایالات متحده و بریتانیا تسلیم نمایند. در تاریخ 3 ژوئن 1953 (13 خرداد 1332) سفیر ایالات متحده در ایران، "لوی وسلی هندرسون" به‌کشور خویش بازگشت و در آن‌جا همه اهداف و آرمانهای یادشده و نیز قصد سیا در طراحی شیوه‌ای مخفیانه جهت رسیدن به‌این اهداف، به‌او تفهیم شد. در روز 10 ژوئن 1953 (20 خرداد 1332) برنامه تکمیل شد و در این روز آقای "کرمیت روزولت"، رییس بخش خاور نزدیک و آفریقای سازمان سیا (که حامل دیدگاههای وزارت امور خارجه، سیا و سفیر ایالات متحده، آقای هندرسون بود)، آقای "راجر گویران"، فرمانده پایگاه سیا در ایران و دو مقام طراح سازمان سیا برای گفتگو در مورد برنامه، در بیروت گرد هم آمدند. پیشنهاد عملیات با اندک دگرگونیهایی در 14 ژوئن 1953 (24 خرداد 1332) به‌ سرویس اطلاعاتی بریتانیا ارایه شد .

در روز 19 ژوئن 1953 (29 خرداد 1332) برنامه نهایی عملیات که از سوی آقای روزولت به‌نمایندگی سیا و نیز از سوی سرویس اطلاعاتی بریتانیا در لندن پذیرفته شده بود، در واشنگتن به‌وزارت امورخارجه، آقای "آلن و. دالس"، رئیس سیا و به ‌آقای هندرسون و نیز هم‌زمان به‌وسیله سرویس اطلاعاتی بریتانیا جهت تأیید به‌وزرات امور خارجه آن کشور ارائه شد. ایالات متحده و بریتانیا اجرای برنامه تی. پی. آژاکس را مجاز شمردند...


«دونالد. ن. ویلبر» درباره تمهید مقدمات مجرا ساختن طرح کودتا توسط عوامل کودتا در ایران و خارج از ایران، چنین توضیح می‌دهد:

ایالات متحده و بریتانیا، اجرای برنامه تی. پی. آژاکس [نام رمزی که به‌عملیات کودتا داده شده بود] را مجاز شمردند و رئیس سیا موافقت رئیس‌جمهور ایالات متحده را به‌دست آورد. سرویس اطلاعاتی بریتانیا با هماهنگی رئیس سیا و آقای هندرسون پیشنهاد نمود که آقای روزولت فرماندهی مراحل نهایی عملیات را در تهران برعهده بگیرد. وزارت امور خارجه تصمیم گرفت که بهتر است آقای هندرسون بازگشت خود را به‌تهران از مذاکرات واشنگتن تا پایان عملیات به‌تأخیر اندازد. تمهیدات مشترکی با سرویس اطلاعاتی بریتانیا در نظر گرفته شد بدین‌گونه که ارتباط عملیاتی از قبرس که دو مقام سیا به‌طور موقت در آن مستقر شده بودند راهبری، و عملیات از سوی واشنگتن پشتیبانی شود. تجهیزات سیا نیز امکان ارتباط سه‌جانبه فوری میان تهران، قبرس و واشنگتن را فراهم می‌کرد. زمان آغاز عملیات نیمه اوت (اواخر مرداد 1332) تعیین شد.

در ایران، عوامل تبلیغاتی سیا و سرویس اطلاعاتی بریتانیا می‌بایست یک تلاش گسترده و روزافزون تبلیغاتی را از طریق مطبوعات تهران راهبری می‌کردند تا به‌هر ترتیب ممکن، موجبات تضعیف دولت مصدق را فراهم آورند. در ایالات متحده، مقامهای بلندپایه آمریکایی می‌بایست اظهارنظرهایی رسمی ارائه می‌دادند تا مصدق از هرگونه کمک اقتصادی دولت آمریکا، قطع امید کند و عموم ایرانیان هواخواه اسطوره مصدق را که می‌پنداشتند ایالات متحده از رژیم اوپشتیبانی می‌کند، از اشتباه در آورند.

سرلشکر فضل‌الله زاهدی، عضو پیشین کابینه مصدق، به‌ عنوان شایسته‌ترین جایگزین نخست‌وزیر انتخاب شد؛ زیرا او تنها فرد توانمندی بود که همواره و آشکارا با مصدق مخالفت می‌کرد و هواخواهانی داشت. سازمان سیا می‌بایست با او تماس برقرار می‌کرد تا او را از عملیات و هدف سازمان در انتصاب او به‌عنوان نخست‌وزیر جدید آگاه نماید. زاهدی می‌بایست یک هیأت نظامی پیشنهاد می‌کرد که سازمان سیا با یاری آن جزئیات برنامه عملیاتی را طراحی کند. از آغاز، همکاری شاه به‌عنوان بخشی اساسی از برنامه مورد توجه قرار گرفت. همکاری او مهم بود تا از این رهگذر، اقدام مورد نیاز پادگانهای نظامی تهران تضمین و جایگزینی یک نخست‌وزیر جدید قانونی [جلوه داده] شود.


ویلبر از نقش قابل توجه اشرف پهلوی و ژنرال شوارتسکف آمریکایی، فرمانده سابق ژاندارمری ایران، در پیشبرد مقاصد کودتاچیان سخن به میان آورده و از تلاشهای گسترده ماموران سیا برای همراهی افسران ارتش با طرح کودتا یاد می کند و نیز همزمان، به موضع گیریهای خصمانه رییس جمهور و سایر مقامات آمریکایی علیه دولت مصدق و نگرانی شدید آنان از خطر سقوط ایران به دامان کمونیسم می‌پردازد، که همه آن اقدامات و موضع گیریها در هماهنگی با طراحان و مجریان کودتای در دست اقدام در ایران صورت عملی به خود می گرفت.


«دونالد. ن. ویلبر»، مأمور بلندپایه سیا و از طراحان کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق، ضمن اشاره به کودتای ناموفق 25 مرداد 1332 از تلاش مأموران سیا و MI6 و عوامل ایرانی آنان برای تداوم طرح در دست انجام سخن به‌میان می‌آورد:

در اوایل بعدازظهر 17 اوت 1953( 26مرداد 1332)، "هندرسون" [سفیر آمریکا] به‌تهران بازگشت. سرلشکر زاهدی در یک مصاحبه مطبوعاتی مخفی– که سیا ترتیب داد و نیز امکانات چاپ و نشر پنهانی این سازمان–به‌ایرانیان اعلام کرد که او قانوناً نخست‌وزیر است و مصدق کودتایی غیرقانونی را علیه او به‌راه انداخته است. عوامل سیا شمار فراوانی رونوشت از فرمان‌های متضمن انتصاب زاهدی و برکناری مصدق، انتشار دادند. سفیر ایالات متحده در بغداد، "برتون. وای. بری"، با شاه تماس گرفت و اظهار کرد که او مطمئن است که شاه با وجود شرایط نامساعد آن هنگام به‌ زودی به‌ ایران بازخواهد گشت. هنگامی که شاه از بغداد به ‌رم پرواز نمود، در آن‌جا نیز با او ارتباط برقرار شد. آقای روزولت و پایگاه سیا در تهران پیوسته گزارش می‌دادند که پیروزی ظاهری مصدق، نکته‌ای انحرافی بیش نیست، زیرا نشانه‌های محکمی دال بر وفاداری ارتش به‌شاه وجود دارد و احتمال تغییر جهت مناسب در اوضاع، امری شدنی است. پایگاه سیا پافشاری بیشتری به ‌وزراتخانه‌های امور خارجه ایالات متحده و بریتانیا می‌کرد که حداکثر تلاش خود را به‌کار بندند تا شاه را متقاعد به‌اظهارنظرهایی عمومی متضمن تشویق ارتش و مردم به ‌روگردانی از مصدق و پذیرش نخست‌وزیری زاهدی نمایند.

اقدامات سیاسی پایگاه سیا نیز به‌برپا شدن تظاهرات در هواداری از شاه کمک کرد. ارتش خیلی زود به‌جنبش هواداری از شاه پیوست و تا ظهر آن روز روشن بود که گروههای خیابانی هوادار شاه و نیز واحدهای ارتش، کنترل تهران و برخی از شهرستان‌ها را در اختیار گرفته ‌اند. از این رو اوضاع به گونه ای بود که برنامه نظامی یاد شده می‌توانست اجرا شود. با اشاره پایگاه سیا، زاهدی از اختفا بیرون آمد تا رهبری جنبش را در دست گیرد. او اول بار از رادیو تهران سخن گفت و اعلام کرد که دولت از آن اوست. سپس دفاتر ارتش اشغال، خانه مصدق تخریب، و سیاستمداران و افسران هواخواه او دستگیر گشتند. تا پایان 19 اوت (28 مرداد)، کشور در دست نخست‌وزیر جدید، زاهدی، بود و اعضای دولت مصدق یا مخفی یا در زندان بودند. شاه اندکی بعد به ایران بازگشت. برای یاری رساندن به ‌زاهدی که اینک نیاز مبرمی به ‌کمکهای مالی داشت تا حقوق ماهانه کارمندان دولت را پرداخت کند، سیا مخفیانه، پیش از آن که کمکهای هنگفت و گسترده ایالات متحده برسد، طی دو روز پس از روی‌ کار آمدن زاهدی، مبلغ پنج میلیون دلار در اختیار او قرار داد. 1

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع:

1. محمدعلی موحد، گفته‌ها و ناگفته‌ها: تحلیلی از گزارش عملیات پنهانی سیا در کودتای 28 مرداد 1332 (تعلیقه‌ای بر کتاب خواب آشفته نفت؛ دکتر محمد مصدق و نهضت ملی ایران)، چاپ اول، تهران، نشر کارنامه، 1379؛ 2. اسرار کودتای 28 مرداد: شرح عملیات چکمه (آجاکس) از خاطرات سی. ام. وودهاوس یک مقام بلندپایه انگلیسی، ترجمه نظام‌الدین دربندی، تهران، نشر راهنما، 1364؛ عبدالله شهبازی، کودتای بیست و هشت مرداد: چند گزارش مستند، چاپ اول، تهران، روایت فتح، 1387؛ 4. غلامرضا وطن‌دوست (با همکاری حسن زنگنه و رضا دهدشتی)، اسناد سازمان سیا درباره کودتای 28 مرداد و سرنگونی دکتر مصدق، با مقدمه همایون کاتوزیان، چاپ اول، تهران، رسا، 1379.

موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

https://www.cafetarikh.com/news/22872/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما