۰
plusresetminus
مرحوم حجت الاسلام شیخ احمد (ضیافتی) کافی خراسانی، فرزند محمد و متولد اول خرداد 1315 شمسی بی تردید یکی از چهره های تاثیرگذار بر توده ی جامعه ی دینی ایران طی سال های 1340 تا 57 بوده است.
واعظی که نقش ویژه ای در آشنایی مردم با امام زمان (عج) داشت!
وی در تمام این سال ها با منبرهای گرم خود تلاش می کرد تا اخلاقیات اسلامی را با زبان عامه ی مردم و در حد توان و معلومات مذهبی خویش که از وی یک منبری متنفذ ساخته بود، میان مردم رواج دهد و طبعاً به دلیل شرایط فسادآمیز آن روزگار، مجبور به اعتراض به وضع موجود بود و این چیزی بود که سبب می شد تا سخنرانی های وی صبغه ی سیاسی پیدا کند و با مقامات دولتی و امنیتی رژیم پهلوی درگیر شود.

دوران شکوفایی
مرحوم کافی، دوران کودکی خود را در محیطی سرشار از علم و معنویت سپری کرد. چنانچه ادهم نژاد می نویسد: او تعلیم قرآن را در نزد معلمی فرزانه به خوبی فراگرفت و ضمیرش با نور آیات قرآن روشن گردید و آنگاه با اشتیاقی وصف ناپذیر به فراگیری دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی، مثنوی معنوی، اشعار جودی، نصاب الصبیان و غیره پرداخت و همزمان به فراگیری ادبیات علوم اسلامی مشغول گردید و به موازات تحصیل علوم دینی، به فراگیری علوم جدید نیز اشتغال ورزید و در سن 6 سالگی وارد مدرسه غیردولتی [ایمان] شد که تحت مسولیت عالم ربانی مرحوم حجت الاسلام سید حسن مؤمن زاده بود. وی بعد از مدتی وارد حوزه علمیه مشهد شد و سپس در سال 1333 ش. به همراه جدش آیت الله میرزا احمد کافی، جهت ادامه تحصیل و تکمیل معلومات به نجف اشرف عزیمت نمود و در مدرسه سید یزدی سکنی گزید و به مدت پنج سال در فضای ملکوتی و معنوی آن حوزه کهنسال از خرمن دانش بیکران عالمان نامدار، بهره مند شد، چنانچه اسامی برخی از اساتیدش عبارت بود از: آیات عظام شهید محراب حاج سید اسدالله مدنی، حاج شیخ حسین راستی کاشانی، حاج سید محمد حسین شاهرودی، حاج سید مرتضی فیروزآبادی و سید ابوالقاسم خویی.


مجالس پرشور کافی
مرحوم کافی پس از اقامت در تهران به صورت جدی وارد فعالیت های تبلیغی شد و از آنجا که عشق و علاقه وافری به تبلیغ داشت، توانست به توفیقات چشمگیری دست یابد، چنانچه ادهم نژاد می نویسد: منبرهای او مورد استقبال شدید مردم واقع شد و آوازه کافی و سخنان وی به سایر شهرهای کشور رسید و مردم شهرهای دور و نزدیک او را دعوت می کردند. گاهی با یک سخنرانی می توانست در وجود شنوندگان، انقلاب درونی به وجود بیاورد و برای آن ها حضور جدی و توجهی عمیق به مسائل مذهبی و اخلاقی و اجتماعی پدیدار نماید و آن ها را با قلب هایی آکنده از عشق و علاقه به خاندان نبوت (ص) همراه گرداند.

برگزاری دعاهای کمیل و ندبه
یکی از برنامه های جالب و ابتکاری واعظ دلسوخته اهل بیت (ع) برگزاری جلسات دعاهای کمیل و ندبه بود که در مسافرت ها نیز ترک نشد. او که در نوجوانی کار خواندن دعای کمیل را در حرم مطهر رضوی آغاز کرده بود، بعدها در حرم حسینی آن را تداوم بخشید و بعد از استقرار در تهران این کار را با قدرت و همت فوق العاده ادامه داد. همچنین یکی از اقدامات مرحوم کافی برگزاری دعای ندبه در صبح های جمعه بود که نقش بسیار ارزشمندی در آشنا ساختن قشرهای مختلف مردم به ویژه جوانان با امام زمان (ع) داشت. مراسم ابتدا در منزل ایشان در صبح های جمعه منعقد می گردید و کم کم با خرید خانه های قدیمی واقع در مکان فعلی مهدیه و احداث مکان مقدس مهدیه، این برنامه را اجرا می کردند.

خاطرات تبلیغی کافی
مرحوم کافی در طول مسافرت های تبلیغی خود قضایای تلخ و شیرین فراوانی دارند که به مناسبت برخی از آن ها را در بالای منبر بیان می کرد کهیکی از آن ها بدین قرار بود: یک وقتی در ماه رمضان در آبادان منبر می رفتیم، روزی به هنگام عبور از خیابان زند آبادان دیدم یک بستنی فروشی باز است و چند نفر هم مشغول خوردن بستنی هستند، رفتم داخل مغازه که نهی از منکر کنم و بعد از صحبت ها گفتم می دانی که از نظر دین تظاهر به روزه خواری حرام است؟ و از لحاظ قانون هم تظاهر به روزه خواری قدغن است؟ چرا بستنی می فروشی؟ بستنی فروش گفت آقا این حرف ها چیه؟ آخوند بازی درآوردی. زن و بچه آدم نان می خواهند. بالاخره بستنی فروش زیر بار نرفت و ما برای اقدام قانونی مجبور شدیم به کلانتری برویم؟ رفتیم داخل کلانتری اتاق افسر نگهبان تا در را باز کردم رفتم تو دیدم افسر نشسته کلاهش هم روی میز گذاشته و دارند بستنی می خورند، سلام [کردم]، سلام [کرد و گفت] امری داشتید؟ گفتم نه در را بستم و آمدم بیرون. آن افسر آمد روی پله ها [و گفت] فرمایشی داشتید؟ گفتم نه، گفت آخه یک کاری داشتید شما، اینجا کلانتری است. گفتم بله یک کاری داشتم ولی پشیمان شدم، گفتم یارو توی خیابان بستنی می فروخت آمدم اینجا شکایت کنم، دیدم خودت هم می خوری من به کی شکایت بکنم؟ دید این بدجوری شد، گفت: آخه می دانی جناب آقای کافی آخر خود اسلام هم می گوید: «لَیسَ لَه مَریضاً حَرج»؛ آیه قرآن خواند برایم. آدم مریض حرجی برایش نیست و این ها.
گفتم شما مریضی؟ گفت بله. گفتم برای کدام مرض بستنی خوب است؟ فقط در یک مورد اگر لوزتینش را عمل کند برای کاهیدن از حرارت گلو اطباء دستور می دهند بستنی بخور. شما لوزتین تان را عمل کردی؟ گفت نه و حالا اگر مریض هم باشی آخر اینجا محل کارت است، جای رفت و آمد مردم و مراجعات آن ها است، اگر می خواهی برو توی صندوق خانه اتاق، نه پشت این میز. گفت در عین حال خواهش می کنم اغماض بفرماید. گفتم حالا اگر خودت هم بستنی می خوری جلوی این را بگیر. چون گناه فردی غیر از گناه اجتماعی است، گاهی خدا از گناه فردی می گذرد، از گناه اجتماعی نمی گذرد.

دفاع از امام و روحانیت
ارتباط روحانیت با مردم همواره یک پیوند عمیق و پایدار و ناگسستنی بوده است. این نهاد همیشه در طول تاریخ پرافتخار خود با حمایت مردم اقدامات و خدمات ارزنده ای انجام داده است و زمانی که برخی از چهره های معروف روشنفکرتر اسلام منهای روحانیت را علناً تبلیغ و ترویج می کردند و عالمان دین و خادمان شریعت را به بهانه درباری بودن به باد توهین و ناسزا می گرفتند و آشکارا به مراجع بزرگوار شیعه اهانت روا می داشتند، مرحوم کافی در برابر این تبلیغات مغرضانه دشمنان و جهالت نابخردان علیه روحانیت، موضع گیری داشت. کافی با شهامت بی مانند، از جامعه روحانیت و زعمای شیعه به ویژه امام (ره)، آشکارا در آن فضای رعب و وحشت به نیکی یاد می کرد و در ضمن دعا از شخصیت وی تکریم و تمجید می نمود.

فعالیت سیاسی
هر چند برخی تلاش دارند فعالیت های سیاسی و مبارزاتی مرحوم کافی را به بهانه این که در عرصه تبلیغ همواره به مسائل و معضلات اجتماعی و فرهنگی می پرداخت، نادیده بگیرند، ولی انصاف این است که براساس اسناد ساواک، او از چهره های فعال و مبارز و طرفدار امام (ره) بود که در حیات تبلیغی خود نه تنها در امور سیاسی مملکت بی تفاوت نبود، بلکه بخاطر ورود به عرصه سیاسی و سخنرانی های افشاگرانه علیه رژیم، بارها دستگیر و روانه زندان گردید و متحمل شکنجه های فراوان شد. منبرهای مرحوم کافی مورد تأیید و ستایش بزرگان، به ویژه امام راحل (ره) بوده است و ایشان همواره از رهنمودهای بزرگان انقلابی همچون آیت الله مدنی بهره مند گردیده است، چنانچه وی به عنوان یک روحانی مخالف رژیم برای ساواک شناخته شد.


در آستانه پیروزی انقلاب
مرحوم کافی از ارادتمندان واقعی حضرت امام (ره) بود که از سال 1341 تا پایان حیات، همواره در صحنه های مختلف انقلاب حضور جدی داشت. او در زمانی که منزلش به علت برگزاری مراسم دعای کمیل و دعای ندبه، کانون رفت و آمد مردم بود، با نصب تمثال حضرت امام (ره) در منزل خویش که در معرض دید مردم بود، عشق و ارادت خویش را به آن مرجع والامقام نشان داد و یاد و خاطره آن بزرگوار را در اذهان عموم مردم زنده نگه داشت و با یاد کردن از امام (ره)، از شخصیت ایشان تجلیل می کرد. مرحوم کافی همچنین به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی خمینی (ره) مجلس با عظمتی را در مهدیه منعقد ساخت که این امر موجب خشم و عصبانیت رژیم طاغوت شد.

رحلت غم انگیز
استاد محقق «علی دوانی» درباره رحلت غم انگیز مرحوم کافی و حوادث قبل و بعد از مرگ نابهنگام او چنین می نویسد: در ایامی که در تهران و شهرستان ها قیام مردم مسلمان بر ضد رژیم طاغوت وسعت بیش تری به خود می گرفت و از جمله در 28 خرداد به مناسبت کشتار مردم قم و یزد و جهرم و کازرون، تظاهراتی در سراسر کشور برپا گردید و طی آن عده ای کشته و مجروح شدند، در اول مرداد 1357 مصادف با 15 شعبان 1398 مرگ نابهنگام مرحوم حاج شیخ احمد کافی خراسانی واعظ معروف رخ داد. مرحوم کافی که خدمات او در مهدیه تهران و دیگر نقاط ایران و به راه آوردن بسیاری از مردم کوچه و بازار و توجه دادن آن ها به خط مشی امام خمینی (ره) سهم به سزایی داشت و خود چند بار دستگیر و زندانی و تبعید شده بود، در راه مشهد که به زیارت می رفت، در یک سانحه تصادف، جان خود را از دست داد و مرگ او موجی از غم و اندوه در میان ارادتمندانش و عامه مردم مسلمان و روحانیون پدید آورد، به خصوص که گفته شد تصادف هم عمدی بود است. والله العالم.
جنازه مرحوم کافی را طبق وصیت به تهران آوردند و در مهدیه نگاه داشتند تا پس از خواندن دعای ندبه در صبح جمعه به مشهد برده و دفن کنند، ولی رژیم اجازه نداد و جنازه را به زور از مردم گرفت و با هواپیما به مشهد برد و حتی نگذاشتند در جایی که بنا بود دفن شود و از بیم هجوم مردم ناراضی و انقلابی، جنازه را در بیرون مشهد در مقبره خواجه ربیع دفن کرد و این بر خشم بیش تر مردم افزود. در این حادثه مردم تهران و مشهد و دیگر شهرستان ها، نفرت بیش تری نسبت به دستگاه جبار پیدا کردند و مرگ مرحوم کافی ضربت کوبنده دیگری بر پیکر رژیم ضد مردمی وارد ساخت.
به دنبال رحلت مرحوم کافی مجالس بزرگداشت باشکوهی در همه شهرهای کوچک و بزرگ ایران برگزار گردید و مردم بعد از اتمام مجالس ختم به صورت خودجوش طیّ تظاهراتی خشم و اعتراض خود را به رژیم طاغوت ابراز می داشتند و خاطره آن بلبل خوش الحان بوستان حضرت مهدی (ع) را گرامی داشتند.
آن که یک عمر گفت مهدی جان، داد در روز عید مهدی جان.

منابع:
1- جعفریان، رسول. جریان ها و سازمان های مذهبی- سیاسی ایران. تهران: علم، 1390.
2- کافی، مهدی. کافی واعظ شهیر. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386.
3- کافی، مهدی. کافی در خاطره ها. قم: اسوه، 1388.
4- دوانی، علی. نهضت روحانیون ایران. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381.
* ادهم نژاد، محمدتقی. حاج شیخ احمد کافی. نشریه مبلغان: 1433 ﻫ.ق، شماره 153.

منبع:قدس

https://www.cafetarikh.com/news/27587/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما