۱
plusresetminus
بنا به گواهی اسناد و متون باقی مانده تاریخی از دوره قاجار کاملترین و عجیب ترین امتیازی که در طول تاریخ کمتر دیده شده و به موجب آن تمام منابع صنعتی کشوری به یک خارجی تسلیم و تفویض گشته امتیاز رویتر بوده است.
قراردادی که چهره ی چپاول گرایانه انگلیس را نشان داد

رقابت بیگانگان در ایران از اواخر دوره صفویه کم و بیش وجود داشت، اما به دنبال انقلاب کبیر فرانسه و تحولات مهم اروپا در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم این رقابت وارد مرحله ی جدیدی شد. هر چند این رقابت ها با حضور چند کشور قدرتمند آن زمان در ایران ادامه داشت، ولی رقابت دو کشور استعمارگر روس در شمال و انگلیس در جنوب ایران ملموس تر و شدیدتر بود، روس و انگلیس درنتیجه رقابت در ایران، توانستند امتیازات اقتصادی، سیاسی و نظامی زیادی در ایران کسب کنند، یکی از اولین و مشهورترین امتیازاتی که به انگلستان داده شد امتیاز رویتر بود.
امتیاز بارون جولیوس رویتر که ایران را بصورت مستعمره انگلستان درمی آورد یکی از بزرگترین اشتباهات ناصرالدین شاه و میرزا حسین خان سپهسالار بود، چنانچه لرد کرزن در کتاب خود می نویسد:«کاملترین و عجیبترین امتیازی که در طول تاریخ کمتر دیده شده و بموجب آن تمام منابع صنعتی کشوری به یک خارجی تسلیم و تفویض گشته این امتیاز بوده است».
نویسنده دیگر انگلیسی بنام گراهام استوری در کتاب «رویتر در یک قرن» نوشته است: «بموجب امتیاز به رویتر اجازه داده شد که به تمام منابع اقتصادی ایران و اکثر افراد آن در مدت هفتاد سال حکومت واقعی کند و همچنین این امتیاز بود که دروازه های کشور ایران را بروی دنیای غرب گشود».
در این باره خسروی کردستانی می نویسد: هر چند امتیازنامه رویتر به مرحله اجرا درنیامد ولی چون موجب دادن امتیازات دیگر به انگلیس ها و روس ها و موجد مفاسد زیادی برای ایران گردیده قابل اهمیت و توجه مخصوصی است زیرا اعطای امتیاز بانک شاهنشاهی به رویتر به عنوان جبران خسارت این امتیازنامه بود و اعطای امتیاز بانک استقراضی روس در مقابل بانک شاهنشاهی و برای ایجاد تعادل و توازن بین دو سیاست استعماری روسیه تزاری و انگلیس بود و همچنین اغلب امتیازات دیگر که به خارجی ها داده شد از همین جا سرچشمه می گیرد.
احداث راه آهن در ایران همیشه مورد علاقه ناصرالدین شاه بود از سال 1865 تا سال 1871 عده ای از متخصصین اروپایی به کرات درخواست گرفتن امتیاز راه آهن را در ایران نمودند از آن جمله فرانسوی ها، آلمانی ها، اطریشی ها و انگلیس ها هر یک به نوبه خود مایل بودند امتیاز احداث راه آهن را در ایرن برای خود کسب کنند. در سال 1872 دولت انگلیس تصمیم گرفت که با احداث راه آهن مدیترانه را به هندوستان متصل سازد برای انجام این امر کمیسیونی در پارلمان انگلیس مأمور مطالعه شد که در نتیجه به امتیاز بارون جولیوس خاتمه داد موضوع این امتیاز که در سال 1873 میلادی به انگلیس ها داده شد تنها راه آهن سرتاسری ایران نبود بلکه تمام منابع ثروت مملکت ایران به انگلیس ها واگذار می شد حالا باید دید چگونه چنین امتیازی به یک خارجی واگذار می شود و انگیزه اعطای این امتیاز چه بوده است و چه کسی موجب انعقاد این امتیاز نامه شد؟


میرزا حسین خان سپهسالار و عشق به انگلیس
سرهنری راولینسون در شرح حال میرزا حسین خان سپهسالار می نویسد:
«دو ماده مهم اساسی در پروگرام میرزا حسین خان سپهسالار بود یکی دادن امتیاز بهره برداری از تمام ثروت سرتاسری ایران، دیگر بردن ناصرالدین شاه به اروپا» دوره صدارت میرزا حسین خان سپهسالار از ادواری است که نفوذ دولت انگلیس در ایران به منتهی درجه خود رسیده است، انگلیس دوستی ایران در این دوره، نقل مجالس تمام سیاسیون جهان بود، خود رجال درجه اول انگلستان مانند سرهنری راولینسون و لرد کرزن درباره انگلیس دوستی ایران در این دوره سخن ها گفته اند.
سال ها قبل از آنکه امتیاز رویتر واگذار شود، مخصوصاً از هنگامیکه در سال 1862 میرزا حسین خان سپهسالار با سمت وزیر مختاری به استانبول می رود و به کمک و دستیاری مستشار خود میرزا ملکم خان ناظم الدوله گزارش های متعددی مبنی بر لزوم آوردن کشفیات و اختراعات مردم اروپا و بکارانداختن سرمایه های فرنگستان در ایران برای ناصرالدین شاه می فرستد زمامداران ایران به این فکر می افتند که باید با کمک اروپاییان از منابع مختلف ثروت مملکت استفاده کرد.
بدین لحاظ در سال 1864 به دستور ناصرالدین شاه میرزا محمود خان ناصرالملک وزیر مختار ایران در لندن و حسنعلی خان وزیر مختار مقیم پاریس در این باب با کمپانی های مختلف اروپایی وارد مذاکره می شوند و از طرف آن ها پیشنهادهایی برای تأسیس راه آهن، استخراج معادن، ساختن راه شوسه، ایجاد کارخانه و بانک و غیره به دولت تسلیم می گیردد. مقارن همین زمان است که دولت انگلستان به خیال ایجاد راه آهن بین دریای مدیترانه و هندوستان می افتند به این ترتیب قسمتی از این راه آهن ناگزیر از ایران می گذرد لذا از طرف کمپانی های انگلیسی مخصوصاً برای تأسیس راه آهن در ایران علاقه و تمایل زیادی ابراز می شود ولی اگر در این میان پیشنهاد مفیدی هم دیده می شد به واسطه رقابت دولتین روس و انگلیس و نظرهای سوء این دو دولت از یک طرف و بی اطلاعی و آزمندی رجال ایرانی و تعصب و کهنه پرستی روحانیون از طرف دیگر به جایی نمی رسید. گراهام استوری می نویسد:
«پنج سال پیش از امتیاز رویتر دکتر استروسنبرگ از اهالی پروس چهارهزار لیره انگلیسی وجه الضمان خود را در راه امتیازی که تا حدی مشابه امتیاز رویتر بود از دست داده است صاحبان امتیاز اطریشی و فرانسوی نیز ضررهایی مانند آن داده اند همه این ها اظهارات وزیر مختار انگلیس مقیم تهران را تأیید می کنند که گفته بود: «تمام نقشه و پروژه های اروپاییان اصولا تنها وسیله انتفاع و سودجویی وزیران ایرانی یا عمالی است که آن ها دارند» سرهنری راولینسون در کتاب «انگلیس و روسیه در شرق» می نویسد: «وقتی که سیم تلگراف در ایران دایر گردید بعضی نقشه های مفید طرح شد که دامنه عملیات را به نفع ایران وسعت می داد مخصوصاً رشته های صنعتی و اقتصادی اروپا که در ایران باید از آن ها استفاده شود در این زمینه ها طرح های زیادی برای استفاده از منابع مختلف پیشنهاد شده بود بعضی از آن ها از طرف اشخاص ماجراجو و بی اعتبار بود این پیشنهادها بمنظور استفاده های شخصی بود که اغلب با یکدیگر مخالف بودند پس از مطالعات دقیق در هر یک از این پیشنهادها صلاح در این دیده شد که امتیاز تمام آن ها به یک کمپانی واگذار شود که رئیس آن بارون جولیوس رویتر تبعه انگلیس بود.

چهار قول به انگلیس
عباس رمضانی می نویسد: دوران صدارت «حاجی میرزا حسین خان سپهسالار قزوینی»، معروف به «مشیرالدوله» یکی از دوره های ننگین تاریخ حکومت قاجاریه است. او با فراهم نمودن زمینه ی سفر ناصرالدین شاه به عتبات عالیات و سفرهای فرنگ به عنوان چهره ی مثبتی در دستگاه حکومت آن زمان و به ویژه شخص شاه مطرح گردید. این وضع از یک سو، ثروتمند شدن زودهنگام او را موجب شد و از سوی دیگر با جانب داری وی از انگلیسی ها از نظر سیاسی تحت حمایت آنان قرار گرفت. دولت انگلیس برای انتصاب او به صدارت تلاش زیادی کرد و پس از موافقت و قانع شدن ناصرالدین شاه برای صدور حکم صدراعظمی مشیرالدوله، به اهداف بزرگی نایل آمد.
علاوه بر این «کرزن»، می نویسد: «شوق و شعف برای دوستی با انگلیس، صمیمیت و وفاداری نسبت به دولت انگلیس، هیچ وقت به این درجه بالا نرفته بود که در زمان صدارت میرزا حسین خان سپهسالار بالا گرفت.»
انگلیسی ها در جریان اقدامات خود و تلاش های انجام شده جهت انتخاب و انتصاب میرزا حسین خان به مقام صدارت، از وی چهار قول گرفتند. او نیز تعهد کرد تا برای تحقق خواسته های دولت بریتانیا از هیچ کوششی دریغ ننماید. این چهار تعهد عبارت بودند از:
الف. قبول حکمیت انگلیس در خصوص بلوچستان؛
ب. قبول حکمیت مأموران انگلیسی راجع به حدود سیستان؛
ج. دادن امتیاز منابع ثروت ایران با بارون جولیوس دورویتر انگلیسی؛
د. بردن ناصرالدین شاه به لندن، برای نشان دادن جلال و عظمت امپراتوری بریتانیا.
همه ی خواسته های مذکور به ضرر ایران و تأمین کننده ی منافع انگلیسی ها بود. میرزا حسین خان، به استناد دستور کتبی شاه که در حقیقت مجوز اصلی وی به شمار می رفت، با اعطای امتیازات گوناگون، راه های ورود استعمار و استثمار بریتانیا را هموارتر و گسترده تر از دوران های قبل ساخت. میزان دخالت آنان را به حد اعلا رساند و برای خود و دولت ایران آن چنان بدنامی بر جای گذاشت که با گذشت سال های طولانی فراموش نشده و نخواهد شد.
واگذاری امتیاز خط آهن رشت به تهران و تهران به خلیج فارس، کشیدن تراموا در سراسر کشور، انحصار استخراج کلیه ی معادن و بهره برداری از همه ی جنگل ها و اراضی موات، ایجاد گمرکات و انجام اصلاحات لازم در این خصوص، تأسیس بانک دولتی، ساخت راه های شوسه، کشیدن خطوط تلگراف، ساخت کارخانه و رسیدگی به مسایل آبیاری برای مدت هفتاد سال، به یک نفر یهودی انگلیسی به نام «بارون جولیوس دورویتر» که بنیان گذار «خبرگزاری رویتر» بود، شگفتی همه ی کشورها، مردم، علما و بزرگان داخلی را برانگیخت و سادگی، خامی، غفلت، خیانت، بدنامی، رشوه گیری، مال اندوزی و وطن فروشی سران حکومت قاجار را آشکار ساخت و اذهان خفته ی مردم ایران را بیدار کرد.

فصولی چپاول گرانه
این امتیاز با دلالی «میرزا ملکم خان» در سال 1289 ﻫ.ق در 24 فصل به امضای رویتر و صدر اعظم ایران رسید. ناصرالدین شاه نیز آن را تائید کرد. خلاصه ی فصول به شرح زیر می باشد:
1. اجازه دادن دولت ایران به رویتر مبنی بر تأسیس و احداث یک یا چند کمپانی در بعضی از نقاط ایران؛
2. واگذار امتیاز انحصاری و قطعی راه آهن محور دریای خزر تا خلیج فارس از سوی ایران به رویتر یا شرکا و وکلای او به مدت 70 سال و اجازه دادن به وی برای مرتبط ساختن راه آهن به شهرها و ولایات دیگر؛
3. اجازه دادن ایران به رویتر برای ساخت تراموا در هر نقطه ی ایران؛
4. تحویل مجانی زمین به کمپانی رویتر، به منظور ساختن خطوط راه آهن، مسکن، کارخانه های آهنگری، نجاری و... توسط ایران؛
5. تام الاختیار بودن کمپانی برای دریافت مجانی سنگ، آهک، ریگ و سایر لوازم مورد نیاز راه ها از ایران؛
6. معافیت همه ی وسایلی که کمپانی از خارج به ایران می آورد، از حقوق گمرکی؛
7. ساختن راه آهن و انجام امور مربوط به آن با موافقت دولت ایران؛
8. تعهد دولت ایران مبنی بر پرداخت چهل هزار لیره ی انگلیسی، پس از امضای قرارداد رویتر و تعیین مقررات دیگر؛
9. واگذاری بیست درصد منافع خالص خطوط راه آهن به ایران، پس از راه اندازی آن؛
10. واگذاری همه ی امکانات راه آهن به دولت ایران، پس از سپری شدن مدت هفتاد سال و یا تمدید قرارداد رویتر با توافق طرفین؛
11- تعهد حکومت ایران برای واگذاری امتیاز انحصاری و قطعی معادن زغال سنگ، آهن، مس، سرب و... به استثنای طلا و نقره به کمپانی و مجاز بودن آن برای پیدا کردن معادن مختلف و اکتشاف آن ها؛
12. اعطای صدی پانزده مقرری به دولت ایران، از محل محصولات خالص معادن، توسط کمپانی؛
13. تعهد دولت ایران برای اعطای زمین مجانی مورد نیاز کمپانی به منظور اتصال معادن با راه آهن؛
14. اجازه دادن دولت ایران به کمپانی برای کار بر روی جنگل ها، بهره برداری از منافع آن ها و اختصاص سالانه صدی پانزده درصد از درآمدها به دولت ایران؛
15. تعهد دولت ایران برای اعطای حق انحصاری آماده سازی و ساختن رودخانه ها، قنات ها، بندها و سدها به کمپانی و تأمین مجانی اراضی مورد نیاز آن ها؛
16. دادن اختیار کامل به کمپانی برای تأمین مخارج قرارداد به رسم صدور حصه های شرکت یا سندهای قرضه؛
17. ضمانت دولت ایران به میزان صدی پنج منفعت برای هر سرمایه صادر شده؛
18. اختصاص صدی هفت مذکور به مداخل معادن، آب ها و جنگل های دولت ایران؛
19. تعهد دولت ایران برای اجاره ی گمرک ها به کمپانی، از تاریخ انعقاد این قرارداد به مدت 25 سال و متعهد شدن رویتر مبنی بر پرداخت سالانه بیست هزار لیره ی انگلیسی به دولت ایران در پنج سال اول، و از آن به بعد تأمین مبلغ مذکور از روی کل منفعت خالص، به میزان سالی صدی شصت به دولت ایران، به غیر از قسمت اجاره؛
20. اختصاص این امتیاز به کمپانی رویتر و امکان نداشتن واگذاری آن به دیگران؛
21. برتری اصحاب این امتیاز برای دریافت امتیاز و کارهایی از قبیل گازکشی، فرش کوچه ها، تزیین پایتخت، ساخت راه ها و چاپارخانه ها، تلگراف، آسیاب ها، کارخانه های آهن و...؛
22. مجاز بودن کمپانی برای واگذاری کلّ امتیاز، یا یک بخش آن به کمپانی یا مشتری دیگر، طبق مقررات؛
23. تعهد کمپانی برای شروع عملیات اجرایی ساخت راه آهن، معادن، آب ها و جنگل ها به صورت هم زمان و تعهد دولت ایران برای تأمین کارگران مورد نیاز کمپانی و تلاش برای برقراری امنیت تأسیسات و نیروهای آن ها؛
24. ترجمه ی متن قرارداد به فارسی و سندیّت آن به زبان فرانسه، در صورت بروز اختلاف بین طرفین.
بررسی فصول امتیاز رویتر نشان می دهد که دولت قاجار به دست خویش حاکمیت سیاسی و اقتصادی خود را از دست داد و در حقیقت به مستعمره ی انگلیس تبدیل شد. در این شرایط، روس ها نیز آرام ننشستند و پس از اطلاع از خبر امتیاز منعقده بین ایران و انگلیس، لحن سخن گفتن خود را با دولت مردان قاجار تغییر دادند.

حاج ملاعلی کنی و قرارداد رویتر
در جریان مخالفت با قرارداد رویتر که مورد اعتراض و مخالفت شدید علما و روحانیون قرار گرفت، حاج ملاعلی کنی در رأس علمای مخالف قرار داشت. حاج ملاعلی کنی نامه بسیار مفصل و مؤثری خطاب به ناصرالدین شاه و در ذم قرارداد نوشت. مکاتبه ملاعلی کنی با ناصرالدین شاه از اهمیت فراوانی برخوردار است. در مقدمه نامه ای که حاج ملاعلی کنی به ناصرالدین شاه نوشت، وی به حکومت دنیوی و معنوی پیامبر (ص) اشاره نمود و حکومت دنیوی را از شئون نبی اکرم دانسته است و این هدف را در دوران زندگانی ائمه معصومین جاری و ساری می داند. در عصر غیبت نیز وی معتقد است که پیامبر برای علما و سلاطین دو وظیفه جداگانه قائل شده است: علمای اعلام را نایب و مظهر علم و تکمیل نفوس و تطهیر اموال و انصاف مقرر فرمودند که بیان طریق آنها را از معاملات و مناکحات و غیر ذالک بفرمایند و سلاطین اسلام را در هر عصری از اعصار مصدر و مظهر تنظیم امر عباد و رفع تقلب متقلبین و امنیت طرق و بلاد مقرر داشتند تا ایادی اقویا از سر ضعف کوتاه فرمایند و پس از آن وظیفه علما را در مواجه با حکومت متذکر شده و معتقد است که بر علما واجب است تا نسبت به اصلاح امور و امر به معروف و نهی از منکر بکوشند و مفاسد حکومت را گوشزد نمایند. در ادامه حملات خود را متوجه میرزا ملکم خان می کند و صلاحیت او را در تمشیت امور دولتی شدیداً مورد انتقاد و انکار قرار می دهد و معتقد است که هر کس او را مصدر چنین اموری ساخته است خیانت کلی به دین و دولت کرده است، که چنین دشمن جانی را مداخله در کارهای بزرگ دولت داده است. پس از آن، به سابقه شعبده بازی ملکم خان اشاره می نماید و این که با تذکر و توصیه او ناصرالدین شاه ملکم را معزول و فراموشخانه را منحل می سازد. پس از این اشارات به قرارداد رویتر و مضمون آن اشاره کرده می نویسد:...از قرار مسموع و مکتوب در عهدنامه، آنکه جمیع خلق را مجبور بر تسلیم اموال و املاک خود باشند از قبیل جنگل ها و معادن و قنوات، بلکه سلطان با اقتدار نیز در این اجبار داخل باشد که املای خالصه و زرخریدی و معادن و رودخانه ها را بتوانند به اجبار ببرند به حدی که پس از زمانی دولت بخواهد رفع آنها بکند جمیع نقود خزانه عامره و نقود اجناس متداوله موجوده در دست رعایا وفا به ادای تاوان و زیان آن ننماید.
در ادامه نامه، حاج ملاعلی کنی، با جرأت و جسارت اشکال اصلی قضیه قرارداد را متوجه شخص شاه دانسته و چنین اظهار می دارد: « گوینده را می رسد که بگوید و بپرسد دولت را چه تسلط است بر املاک و اشجار و آب و اراضی رعایا که حتماً بفروشند؟» گمان ندارم که در شرع خود، بلکه سایر ادیان تجویز این قسم اجبارها شده باشد. در این جا نکته مهمی که توسط حاج ملاعلی کنی مطرح گردیده است توجه ایشان به مسئله ای فقهی است یا همان نکته ای که عموم علمای سلف ایشان در نظریات فقهی خود بر آن اتفاق نظر داشتند، که سلاطین و حکام مالک الرقاب مردم نیستند بلکه ماذون و منصوب از ناحیه فقیه نایب الامامند. لذا در این قسمت، ناصرالدین شاه را از باب این که بدون اذن فقیه به فروش املاک مملکتی و شخصی مردم اقدام نموده است، مورد نکوهش قرار می دهد و عمل او را خلاف شرع اعلام می کند.
ملاعلی کنی موضوع راه آهن را که در قرارداد گنجانده شده بود به طور ظریفی پیش می کشد و مخالفت خود را بر اساس مبانی و شرایط سیاسی آن روز کشور با این پدیده بیان می دارد. وی در آن برهه به درستی تشخیص می داد که کشور ایران در آن شرایط به شدت ضربه پذیر است. وی نیک می دانست که حکومتی که در قبال از دست دادن هرات و سرزمین های ماوراء النهر هیچ عکس العمل مفیدی نشان نداده پادشاه کشور به جای چاره اندیشی برای مسائل و مصایب پیش آمده و جلوگیری از پایمال شدن حقوق ملی، راه اروپا و سیر و سفر را پیش گرفته است و با هموار ساختن راه تجاوز جبهه غرب از طریق احداث راه آهن و سهل الوصول ساختن ورود قشون اجنبی به پایتخت، به طوری که به قول ملاعلی کنی، ناگهان تهران را در قبضه توپ و تفنگ دشمن رها ساختن است، خیانتی بس بزرگ تر از مراحل پیشین مرتکب شده است. نیم قرن پس از اشارات ملاعلی کنی و با وقوع جنگ جهانی دوم و هجوم دول متفق به تهران و اشغال پایتخت از طریق همین خط آهن و از بین رفتن استقلال کشور، به صحت و دقت مطالب ملاعلی کنی می توان پی برد.
به هر تقدیر، تأثیر نامه ملاعلی کنی به گونه ای بود که ناصرالدین شاه زمانی که از سفر اروپا بازگشت و درحالی که هنوز در انزلی به سر می برد، میرزا حسین خان سپهسالار را عزل و امتیاز نامه رویتر را لغو کرد و خود به تنهایی روانه تهران شده در تهران خدمت حاج ملاعلی کنی رسید و ضمن عذرخواهی از وی خبر لغو قرارداد را به اطلاع وی رساند. با تلاش های حاج ملاعلی کنی سرفصل تازه ای در واکنش علما نسبت به قراردادها و امتیازنامه های استعماری گشوده و دفاع از منافع ملی و دفع تجاوز خارجی که حاج ملاعلی آن را طراحی کرده بود، پایه و مبنای اقدامات علمای بعدی در میدان سیاست ایران قرار گرفت
اعتراض های مردمی در داخل ایران و بر آشفته شدن جمعی از علما، موجی از مخالفت ها را بر ضدّ قرارداد به راه انداخت و چهره های شاد و خندان عاملان انعقاد آن را که از کار خود شادمان بودند، غمگین و پژمرده ساخت. اقدامات مخالفان معاهده، آمال و آرزوهای انگلیسی ها و سرسپردگان ایرانی آن ها را نقش بر آب کرد. سرانجام آن قدر عرصه بر شاه قاجار تنگ آمد که فرمان لغو امتیاز را صادر نمود. وی برای تسکین قلوب دردمند ملت ایران و آرامش علما، در یک اقدام تاکتیکی، میرزا حسین خان سپهسالار را از صدارت معزول کرد و اقدام مذکور شادی روس ها را به همراه داشت. آن ها بعد از مواجه شدن با خبر انعقاد قرارداد، شوکه شدند و چون خود را از دریافت این حجم بسیار بزرگ امتیاز محروم دیدند، برای لغو آن دربار قاجار را تحت فشار قرار دادند.
البته رویتر از پای ننشست و برای جبران خسارت های ناشی از لغو قراردادش با دولت ایرانی به رایزنی پرداخت و سرانجام پس از هفده سال توانست «امتیاز تأسیس بانک شاهنشاهی» را به مدت شصت سال از ناصرالدین شاه دریافت نماید.

منابع:
1- نصر، سیدتقی. ایران در برخورد با استعمارگران. تهران: شرکت مولفان و مترجمان ایران، 1363.
2- ساسانی، خان ملک. سیاستگران دوره قاجاریه. تهران: بابک و هدایت، 1338.
3- محمود، محمود. تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس. تهران: اقبال، بی تا.
4- نوایی، عبدالحسین. ایران و جهان. تهران: هما، 1375.
5- رمضانی، عباس. معاهدات تاریخی ایران. تهران: ترفند، 1386.
6- سروی کردستانی، محمد. قرارداد رویتر. نشریه وحید: شماره 77.
7- علوی، نصرت خاتون. حاج ملاعلی کنی و لغو نخستین امتیاز استعماری. مجموعه مقالات همایش نکوداشت حاج ملا علی کنی.
قدس آنلاین
 
https://www.cafetarikh.com/news/27610/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما