گزاف نیست اگر گفته شود روابط اقتصادی ایران و آمریکا ماهیتی امپریالیستی داشت که در درازمدت آسیبهای جدی به بخشهای تولیدی و کشاورزی کشور وارد کرد و باعث گردید تا کشور در زمینهی بسیاری از کالاهای اساسی، به کشورهایی چون آمریکا وابسته گردد.



 در نهایت کالاهای آمریکایی با ورود خود به کشور، تولید کشور را فلج کردند؛ زیرا بسیاری از آن کالاها از تعرفههای گمرکی پایینی برخوردار بوده و همین امر موجب کاهش تولید داخلی و عدم تمایل تولیدکنندگان به فعالیت میگردید. از این رو گزاف نیست اگر گفته شود روابط اقتصادی ایران و آمریکا ماهیتی امپریالیستی داشت که در درازمدت آسیبهای جدی به بخشهای تولیدی و کشاورزی کشور وارد کرد و باعث گردید تا کشور در زمینهی بسیاری از کالاهای اساسی، به کشورهایی چون آمریکا وابسته گردد.
 
کالاهای آمریکایی با ورود خود به کشور، تولید کشور را فلج کردند؛ زیرا بسیاری از آن کالاها از تعرفههای گمرکی پایینی برخوردار بوده و همین امر موجب کاهش تولید داخلی و عدم تمایل تولیدکنندگان به فعالیت میگردید.
 
سخن آخر
ارزیابی نهایی پیرامون موضوع روابط اقتصادی ایران و آمریکا در دههی 50 نشان داد که علیرغم افزایش چند برابری قیمت نفت در این دهه، اقتصاد کشور از پویایی لازم برخوردار نبود و این وضعیت تغییری در روند ارتباطات اقتصادی رژیم با کشورهایی چون آمریکا به وجود نیاورد. شاه که با افزایش قیمت نفت، بلندپروازانه، خود و کشور را در آستانهی ورود به دروازههای تمدن بزرگ میدید، اقداماتی را در جهت ایجاد صنایع و کارخانجات جدید توسط کشورهایی چون آمریکا آغاز کرد.
 
 روابط اقتصادی گسترده رژیم با آمریکا باعث شده بود که اولاً شاه وابستگی خاصی به آمریکا داشته باشد، ثانیاً این کشور از بزرگترین صادرکنندگان فن آوری پیشرفته به ایران بود. بنابراین بخش عظیمی از عواید نفت با خرید فن آوریهای پیشرفته و نیز تأسیس کارخانجات جدید توسط سرمایهگذاران خارجی از جمله آمریکا، عاید این کشور گردید. اما این موضوع کمک چندانی به توسعه اقتصادی نکرد، زیرا سرمایهگذاران خارجی عمدتاً در بخشهایی سرمایهگذاری میکردند که بتوانند به راحتی سودهای سرشاری به دست آورند.
 
در این راستا دولت نیز امکانات لازم برای فعالیتهای بیدغدغه آنان را فراهم میکرد. از این رو طبیعی بود که سرمایهگذاران بدون توجه به نیازهای کشور و تنها با انگیزه سود شخصی اقدام به فعالیت نمایند. این درحالی بود که کشور با برخورداری از نیروهای متخصص و امکانات طبیعی سرشار، قابلیت تولید بسیاری از آن کالاها را در داخل کشور داشت. از این رو تراز تجاری کشور با آمریکا علیرغم افزایش قیمت نفت در دهه 50 تغییر چندانی نکرد و همچنان به سود آمریکا باقی ماند.
 
پی نوشت ها:
[1] ازغندی، علیرضا (1384)، روابط خارجی ایران 57-1320، نشر قومس، ص: 315.
[2] همان، ص: 334.
 
در نهایت کالاهای آمریکایی با ورود خود به کشور، تولید کشور را فلج کردند؛ زیرا بسیاری از آن کالاها از تعرفههای گمرکی پایینی برخوردار بوده و همین امر موجب کاهش تولید داخلی و عدم تمایل تولیدکنندگان به فعالیت میگردید. از این رو گزاف نیست اگر گفته شود روابط اقتصادی ایران و آمریکا ماهیتی امپریالیستی داشت که در درازمدت آسیبهای جدی به بخشهای تولیدی و کشاورزی کشور وارد کرد و باعث گردید تا کشور در زمینهی بسیاری از کالاهای اساسی، به کشورهایی چون آمریکا وابسته گردد.
 
کالاهای آمریکایی با ورود خود به کشور، تولید کشور را فلج کردند؛ زیرا بسیاری از آن کالاها از تعرفههای گمرکی پایینی برخوردار بوده و همین امر موجب کاهش تولید داخلی و عدم تمایل تولیدکنندگان به فعالیت میگردید.
 
سخن آخر
ارزیابی نهایی پیرامون موضوع روابط اقتصادی ایران و آمریکا در دههی 50 نشان داد که علیرغم افزایش چند برابری قیمت نفت در این دهه، اقتصاد کشور از پویایی لازم برخوردار نبود و این وضعیت تغییری در روند ارتباطات اقتصادی رژیم با کشورهایی چون آمریکا به وجود نیاورد. شاه که با افزایش قیمت نفت، بلندپروازانه، خود و کشور را در آستانهی ورود به دروازههای تمدن بزرگ میدید، اقداماتی را در جهت ایجاد صنایع و کارخانجات جدید توسط کشورهایی چون آمریکا آغاز کرد.
 
 روابط اقتصادی گسترده رژیم با آمریکا باعث شده بود که اولاً شاه وابستگی خاصی به آمریکا داشته باشد، ثانیاً این کشور از بزرگترین صادرکنندگان فن آوری پیشرفته به ایران بود. بنابراین بخش عظیمی از عواید نفت با خرید فن آوریهای پیشرفته و نیز تأسیس کارخانجات جدید توسط سرمایهگذاران خارجی از جمله آمریکا، عاید این کشور گردید. اما این موضوع کمک چندانی به توسعه اقتصادی نکرد، زیرا سرمایهگذاران خارجی عمدتاً در بخشهایی سرمایهگذاری میکردند که بتوانند به راحتی سودهای سرشاری به دست آورند.
 
در این راستا دولت نیز امکانات لازم برای فعالیتهای بیدغدغه آنان را فراهم میکرد. از این رو طبیعی بود که سرمایهگذاران بدون توجه به نیازهای کشور و تنها با انگیزه سود شخصی اقدام به فعالیت نمایند. این درحالی بود که کشور با برخورداری از نیروهای متخصص و امکانات طبیعی سرشار، قابلیت تولید بسیاری از آن کالاها را در داخل کشور داشت. از این رو تراز تجاری کشور با آمریکا علیرغم افزایش قیمت نفت در دهه 50 تغییر چندانی نکرد و همچنان به سود آمریکا باقی ماند.
 
پی نوشت ها:
[1] ازغندی، علیرضا (1384)، روابط خارجی ایران 57-1320، نشر قومس، ص: 315.
[2] همان، ص: 334.