۰
plusresetminus
قدرت‌یابی رضاشاه از همان ابتدای روی کار آمدن او تا پادشاهی، کاملا بر اساس حیله و نیرنگ بود. نمود این حیله‌گری در زمان نخست‌وزیری رضاشاه نیز اتفاق افتاد.
داستان رای اعتماد به سردار سپه

رضاشاه از همان ابتدای قدرت‌یابی، یعنی از کودتای 1299 تا پادشاهی، بنای کار خود را با حیله آغاز کرد. او که در میان مردم جایگاه محکمی نداشت، می‌دانست بدون توسل به زور و حیله نمی‌تواند به قدرت برسد. از این رو، توسل به حیله را می‌توان در تمام مراحل قدرت‌یابی او از جمله در مقام نخست‌وزیری نیز مشاهده کرد.

«به‌منظور ارعاب نمایندگان مجلس و گرفتن رأی اعتماد از ایشان در صورت استیضاح دولت، شایع شد که عوامل سردار سپه بدون کسب اجازه از انتظامات مجلس در تمام راهروها و دالان‌های مجلس مستقرشده و سلاح‌های خود را نیز مخفیانه وارد ساختمان مجلس کرده‌اند. هنگامی‌که این مسئله بر انتظامات مجلس آشکار گردید، ارباب کیخسرو، نماینده زرتشتیان، فوراً مسئله را به مؤتمن الملک، رئیس مجلس، اطلاع داد؛ که مسلماً وی در آن موقعیت نمی‌توانست امنیت و سلامت جان نمایندگان را تضمین کند. این حیله کارگر افتاد و نمایندگان اقلیت همگی به‌اتفاق اعتصاب کرده درنتیجه نمایندگان باقی مانده به‌اتفاق آرا، به رئیس‌الوزرا «رأی اعتماد» دادند و پس از آن نمایندگان جناح‌های مختلف به وی تبریک گفتند. این رویداد تجربه تلخی برای مدرس بود و به‌علاوه پیرمرد بیچاره در راه خانه مورد ضرب و شتم قرار گرفت؛ که در نتیجه وی و همفکرانش در جناح اقلیت برای مدتی از شرکت در جلسات مجلس خودداری کردند.»


منبع: محمدقلی مجد، از قاجار به پهلوی 1309-1298 بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، مترجمین سید رضا مرزانی، مصطفی امیری، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1389، صص 301- 302
https://www.cafetarikh.com/news/48980/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما