۰
plusresetminus
نهادهای مختلف ،اقتصادی اجتماعی و حتی نظامی که در چنبره بحرانی از عدم تعادل به دام افتاده‌اند، به سرعت عدم تعادل خود را به بخش‌های سیاسی که خود نیز الی از بحران نبود انتقال می‌دهند.
بحران‌های اقتصادی و نظامی در دهه 1350
در دهه 1350 به خصوص اواسط این دهه، کشور با بحران‌های اقتصادی و نظامی بزرگی مواجه شد. این بحران‌ها نه تنها به مرور بزرگ و بزرگ‌تر شدند، بلکه با تسری به سایر بخش‌ها تمام سیستم یا بدنه کشور را به بحران مبتلا ساختند:
«نهادهای مختلف قتصادی، اجتماعی و حتی نظامی که در چنبره بحرانی از عدم تعادل به دام افتاده،اند به سرعت عدم تعادل خود را به بخش‌های سیاسی که خود نیز الی از بحران نبود انتقال می‌دهند. رژیم سیاسی ایران بر سر دو راهی انتخاب میان رشد اقتصادی با فضای بسته و فشار سیاسی و مشارکت سیاسی با سطحی پایین‌تر از رشد اقتصادی، الگوی اول را برگزیده بود. در این حال افزایش ناگهانی بهای نفت و سرازیر شدن دلارهای غیرمنتظره نفتی به خزانه کشور اگر چه به اجرای این انتخاب کمک می‌کرد اما زنجیره‌ای از توهمات را که ریشه در حافظه تاریخی حکومت و به ویژه خواسته‌های شخص اول آن داشت را نیز با خود به همراه می‌آورد. توهم توان و توهم تمدن بزرگ دو توهم عمده در اندیشه حاکمان ایرانی، بازتاب خود را در چهره توهم توقعات دست یافتنی از سوی حکومت شوندگان به ویژه قشرهای شهرنشین می‌یابد؛ اما این زنجیره با کاهش درآمدهای نفتی که همه اقتصاد ایران بر مبنای آن بنا گردیده بود به زنجیره‌ای از حلقه‌های ناکارآمدی حکومت تبدیل می‌گردد و بدین ترتیب بحرانی بزرگ با ماهیتی چند وجهی زاییده می‌شود..»


منبع: حمیدرضا ملک‌محمدی، از توسعه لرزان تا سقوط شتابان: توسعه اقتصادی، نظامی و بی‌ثباتی سیاسی رژیم پهلوی دوم (1347- 1357)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 247
https://www.cafetarikh.com/news/50069/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما