حکومت پهلوی اول بر ستون ایدئولوژی «ایرانگرایی» و ناسیونالیسم افراطی بنا نهاده شد؛ پروژهای که هدف آن، نه صرفاً بازیابی شکوه باستانی، بلکه ایجاد یک ملت واحد و متمرکز از طریق حذف باورهای اسلامی و تأکید انحصاری بر «ایرانیت» بود. این سیاست یکسانسازی عمیق فرهنگی، نیازمند ابزاری رسمی برای هدم عوامل «تشتت اجتماعی» بود. در این میان، «فرهنگستان زبان فارسی» تنها یک نهاد آکادمیک برای پالایش واژگان نبود، بلکه تجسم عملی و عملیاتی سیاست «ایرانگرایی» بود. این سازمان مأموریت داشت تا با استانداردسازی زبان و حذف لهجهها و زبانهای قومی، موانع زبانی را که به زعم متجددان، سد راه تمرکزگرایی و تجدد مطلوب بود، برچیند و بدین ترتیب، بذر یک هویت ملی یکپارچه و به دور از سنتهای دیرین دینی و قومی را بکارد.