تاسیس حزب رستاخیز، مولود عوامل مختلفی بود. عواملی که متاثر از تحولات سیاسی و اقتصادی کشور به خصوص در دهه 1350 بود. شاه که تا پیش از تاسیس این حزب تلاش میکرد با اتکا به دو حزب سیاسی، حکومت خود را حکومتی دموکراتیک جلوه دهد، طی تحولات دهه 1350 به سمت تاسیس حزب رستاخیز رفت
برای شاه مهمترین اصل، محبوبیت و قبضه کردن قدرت کامل بود. او به دلایل روانی تمایل داشت در مرکز و محور تمام رویدادها قرار داشته باشد و تمام اتفاقات مثبت و سازنده به نام او ثبت شود. با توجه به این ذهنیت، هر کسی که به شهرت و محبوبیتی دست مییافت مورد سوظن شاه قرار میگرفت
رضا قطبی رئیس تلویزیون ملی ایران در پیش از انقلاب امروز ششم شهریور 1403 درگذشت. او متولد فروردین ۱۳۱۷ در لاهیجان بود. رضا قطبی فرزند محمدعلی در تهران متولد شد. وی خانواده نسبتاً فقیری داشت و پسردایی فرح بود.
شاه در دهه 1320 از نظر سیاسی قدرت زیادی نداشت. از این رو بسیاری او را به عنوان شاه سلطنتی میشناختند. با این حال برخی از روزنامهها و افراد پیشرو نیز ماهیت واقعی شاه را شناخته و انتقاداتی را نسبت به او همتایان خارجیاش از جمله آمریکا وارد کرده بودند. نمونهای از این انتقاد را میتوان در روزنامه شاهد مشاهده کرد
بسیاری از کارشناسان تاریخی نام علی امینی را در پیوند و همراهی او با آمریکا میشناسند. علی امینی چهرهای غربگرا بود و از ستایشگران آمریکا محسوب میشد. ارتباط امینی با آمریکا به حدی بود که میان او و برخی از مقامات ارشد آمریکا روابطی کاملا دوستانه و صمیمانه وجود داشت
بعد از سقوط دولت مصدق، انگلیس و آمریکا با خیالی آسوده، فرصت را برای بهرهبرداریهای سیاسی و اقتصادی مناسب دیدند و درصدد همکاری مجدد با حکومت پهلوی برآمدند. در این بین، دولت انگلستان تلاش زیادی را به کار برد تا روابط خود را به شکل سابق و حتی بهتر از آن پیش ببرد
شاید بحثانگیزترین اقدام امین، ارتباط و همکاری او با آلمان و ایتالیا در خلال جنگ جهانی دوم باشد. این ارتباط به زمانی باز میگردد که در ۱۹۳۳، هیتلر به قدرت رسید. در آن ایام که مهاجرت یهودیان به فلسطین رو به فزونی نهاده بود، امین از کسنول آلمان در فلسطین خواست که دولت متبوعش مانع مهاجرت یهودیان آلمانی شود.
کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ توسط سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس و با عاملیت برخی چهرههای خارجی و داخلی رخ داد که در این گزارش مختصر به عوامل و دلایل این موضوع پرداخت شده است.
رضاشاه درک درستی از سیاست خارجی نداشت. او طی دو دهه حکومت، همواره خطر حمله شوروی را پررنگ کرد. از این رو بخش مهمی از ارتش ایران را در مرزهای شمالی مستقر کرد. این در حالی بود که بسیاری از نقاط مرزی کشور از امنیت کافی برخوردار نبودند
مجاهدین خلق به عنوان یکی از سازمانهای سیاسی مخالف با گرایشات چپ، فعالیت زیادی داشت. با این حال این سازمان سیاسی از نظر فکری با انشعابات و اختلافاتی روبرو بود. جالب آنکه این اختلافات گاه به داخل زندانهای سیاسی نیز کشیده میشد.
علم در زمان تشکیل حزب مردم، تلاش زیادی کرد تا علاوه بر جلب توجه شاه، نظر عوامل خارجی از جمله آمریکا را نیز به خود جلب کند. جلب توجه آمریکائیها برای علم منافع زیادی را به دنبل داشت و میتوانست به تحقق اهداف سیاسی او کمک زیادی نماید
بسیاری از منابع تاریخی از مورگان شوستر آمریکایی به عنوان مستشار بیطرف و دلسوز در امور اقتصادی ایران یاد کردهاند. برخلاف این تصور، مورگان شوستر منافع زیادی از حضور خود در ایران کسب کرد و حتی مرتکب تقلبات زیادی نیز شد.
شرکت نفت انگلیس بعد از آنکه اعلام موجودیت کرد، طبق توافق مکلف به پرداخت حق ایران شد. با این حال این شرکت از زمان تاسیس تا سالهای بعد از آن به بهانههای مختلف از پرداخت حق ایران امتناع میکرد
رضاشاه در دوران حکومت خود به روشهای مختلف تلاش کرد تا تمرکزگرایی قدرت را به طور کامل و گسترده به وجود آورد. او در این راه دست به اقدامات متعددی زد که یکی از آنها اجبار مردم به اسکان در خانههای ساخته شده توسط دولت بود
حضور آمریکا در ایران از همان ابتدا با فعالیتهای سیاسی همراه نبود. همین موضوع عاملی برای ناشناخته ماندن چهره واقعی این کشور تا قبل از کودتای 28 مرداد بود. در واقع حضور آمریکا در ایران با فعالیتهای فرهنگی آغاز شد و به فعالیتهای سیاسی رسید.
اشرف پهلوی در جریان کودتای ٢٨ مرداد 1332، نقش پیک محرمانه ای را ایفاء نمود تا از طریق آن مقامات امریکایی و انگلیسی محمدرضا پهلوی را در جریان تصمیم امریکا و انگلیس برای طراحی و عملیاتی نمودن کودتا علیه دولت مصدق بگذارند. کـرمیت روزولت – مدیر عملیات کودتا در ایران- بـرای اشرف جز آن که قاصد «یک پیام محرمانه» برای شاه باشد،
سقوط دکتر مصدق از قدرت که به واسطه همکاری شاه و عوامل غربی به وجود آمد؛ فرصت مناسبی را جهت نفوذ گسترده غرب در امور داخلی کشور به وجود آورد. غرب و در راس آن آمریکا توانستند به اشکال مختلف از جمله قرارداد کنسرسیوم، منافع خود را تامین کنند
مسائل مربوط به زنان یکی از مهمترین عرصههایی بود که با تغییر و تحولات مهمی روبرو شد. مهمترین اهداف رضاشاه در این عرصه، بر پایه تجددخواهی و پیاده کردن الگوهای غربی در مورد زنان به شکل اجباری بود. او اجرای این اهداف را با ایجاد کانونهایی که رهبری آن بر عده دخترانش بود آغاز کرد. از جمله این کانونها میتوان به کانون بانوان اشاره کرد.
عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه، علاوه بر طبابت دست فعالی در تجارت هم داشت. او بهایی بود و مورد لطف خاص شاه قرار داشت. از این رو به راحتی امتیاز و سهام چند شرکت مهم را به دست گرفته بود و شرکتهای زیادی را به نام خود زده بود
غلامرضا پهلوی از برادران ناتنی محمدرضا، از جمله افرادی بود که نقش زیادی در امور اقتصادی داشت و از این راه توانست ثروت خوبی برای خود دست و پا کند. البته فعالیتهای غلامرضا تنها محدود به مسائل مالی نبود؛ بلکه او در امور سیاسی نیز دخالت داشت