از همان روزهای ابتدایی به دست گرفتن سلطنت، محمدرضا شاه با وجود ضعف ظاهری قدرت، در سودای حکومتی دیکتاتورمآبانه بود؛ تصویری که در ذهن او از مردم ایران به عنوان «گوسفندان رام و بیزبان» شکل گرفته بود. در اوج تبوتاب مبارزات ملی شدن نفت و در شرایطی که سانسور دولتی راه هرگونه انتقاد را بسته بود، روزنامه «شاهد» به سردبیری دکتر مظفر بقایی به سنگری برای افشای حقیقت بدل شد. در نامهای سرگشاده که حکم بیانیه مقاومت را داشت، بقایی پرده از «استبداد پنهان در پس نقاب آزادی» شاه برداشت و با لحنی بیسابقه اعلام کرد: «اعلی حضرت! مردم ایران دیگر تحمل استبداد شما را که در پس نقاب آزادی پنهان گشته است ندارند.» این نامه نه تنها یک اعتراض، بلکه خط و نشان کشیدن آشکار نمایندگان مردم برای درهم شکستن بساط دیکتاتوری نوین پهلوی بود.




