۱
plusresetminus
اندرز آغامحمد خان به باباخان (فتحعلی شاه)

آسایش حاکم در گرو فلاکت مردم

پس از سلطنت آغا محمد خان،ميل غالب بر اين بود كه اراضى وسيعى از مملكت بعنوان«تيول»به اين‌وآن واگذار شود و به وسعت نواحى كه غير مستقيم اداره مى شد،نسبت به ساير نواحى كه مستقيما اداره مى‌شد،افزوده گردد.اصطلاح تيول،مانند زمان صفويه،مشتمل بر انواع مختلف از عطايا بود.
آسایش حاکم در گرو فلاکت مردم

«...رعيت چون آسوده گردد در فكر عزل رئيس و ضابط افتد...اين گروه فرومايه را بايد به خود مشغول كردن كه از رعيتى و گرفتارى فارغ نگردند،والا كار زراعت و فلاحت نقصان يابد و توفير در غله و حاصل ضعيف شود و قحط پديدار آيد،و لشكرى از كار بيفتد و فسادهاى عظيم روى دهد...ارباب زراعت و فلاحت بايد چنان باشند كه هر ده خانه را يك ديگ نباشد تا بجهت طبخ آش يك روز به عطلت و انتظار به‌سر برند،والا رعيتى نكنند و نقصان در ملك روى دهد...»
ژوبر در سفرنامۀ خود،دربارۀ كشاورزان ايران در عهد فتحعلى شاه چنين مى‌نويسد:
«طبقۀ كشاورز در ايران،از لحاظ وضع زندگى و عادت و سنن ناشيه از آن،بين عشاير و شهرنشينان قرار دارند.آنان كه به كشت زمين مشغولند در صورت مسلمان بودن،از مزايايى چند برخوردارند؛ از جمله در معرض فروش واقع نمى‌شوند...زارع در ايران مطيع محض دولت است.تا موقعى كه ظلم و اذيت امنا و مأمورين دولت به نهايت نرسد،مى‌سوزد و مى‌سازد،بدون آنكه دم برآورد،اطاعت و بردبارى مى‌كند لكن،هنگامى كه فشار و ستم از حد تحمل بيشتر شود،مزرعه را رها مى‌كنند،خانۀ پدرى را ترك مى‌گويند،به عشاير ملحق مى‌گردند.بااين حال،اگر مختصر روزنۀ اميدى در آينده ببينند زندگى عادى خود را ازسر مى‌گيرند و با نهايت جد و جهد و دقت به كار مشغول مى‌شوند.در ادوارى كه موجباتى براى ناراحتى وجود نداشته باشد به آسانى اندوخته‌اى گرد مى‌آورند و ثروتمند مى‌شوند.پس از كسب ثروت،ديگر وضع و محل خود را تغيير نمى‌دهند،اندوخته خويش را در شهرها خرج نمى‌كنند بلكه به بهتر ساختن وضع زندگى مى‌پردازند.خانۀ خود را تزيين مى‌كنند،عيال جديدى مى‌گيرند،بردگان تازه‌اى مى‌خرند،و بالاخره وسايل تجمل و رفاه و تفريحاتى را كه ديگران در شهر مى‌جويند در روستاى خود فراهم مى‌آورند.به همين مناسبت است كه ديده مى‌شود كه داراى تمام وسايل تجمل ثروتمندان مى‌باشند...»
پس از سلطنت آغا محمد خان،ميل غالب بر اين بود كه اراضى وسيعى از مملكت بعنوان«تيول»به اين‌وآن واگذار شود و به وسعت نواحى كه غير مستقيم اداره مى شد،نسبت به ساير نواحى كه مستقيما اداره مى‌شد،افزوده گردد.اصطلاح تيول،مانند زمان صفويه،مشتمل بر انواع مختلف از عطايا بود.در بعضى موارد،تيول عبارت بود از اختصاص عوايدى كه به مناصب معين تعلق مى‌گرفت؛و در برخى موارد عبارت بود از اعطاى زمين خالصه بجاى حقوق و مواجب.در پاره‌اى از موارد، خاصه،در نواحى عشايرنشين،تيولدار متعهد بود كه قواى نظامى«بنيچه»فراهم كند؛و در موارد ديگر،فقط عبارت بود از اعطاى حق وصول ماليات ناحيه‌اى كه يا زمين خالصه به‌شمار مى‌رفت،يا ملك شخص ثالث،يا ملك كسى بود كه تيول به او داده شده بود.و در موارد اخير معنى تيول معاف بودن از پرداخت ماليات بود.


منبع :  رضا قلى خان هدايت،روضة الصفا ج 9،ص 301.
https://www.cafetarikh.com/news/49143/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما