۰
plusresetminus
شاه که از پشتیبانی سیاسی و نظامی آمریکا اطمینان یافته بود، اقدامات خود را در برداشتن موانع و ایجاد شرایط برای اجرای اصلاحات آغاز نمود. در گام نخست کنترل و تحدید قدرت روحانیت و کاهش نفوذ اجتماعی آنان مد نظر قرار گرفت.
پیش‌نیاز نوسازی از نظر محمدرضا شاه

ایران در دوره پهلوی دوم دوره‌ای از نوسازی نابسامان را در پیش گرفت که نتیجه آن  افزایش نابرابری و فساد بود. او برای اینکه این شکل را از نوسازی را باب میل خود ادامه دهد پیش از هرچیز باید روحانیت را از پیش رو بر می‌داشت:
«عملیات بعدی در طرح‌های اصلاحات و نوسازی بود. برای رسیدن به این هدف و افزایش میزان موفقیت آنان در پروژه نوسازی ایجاد شرایط لازم آماده سازی محیط اجتماعی و دگرگونی در ارزش‌های دینی حاکم بر جامعه ایرانی ضروری بود. رژیم شاه تجربه دوره نوسازی رضاشاه و نیز مخالفت با طرح اصلاحات ارضی را در اواخر دهه سی مشاهده کرده بود و حضور روحانیت شیعه را مهم‌‌‌ترین مانع در اجرای این طرح‌ها قلمداد کرد. بنابراین شاه که از پشتیبانی سیاسی و نظامی آمریکا اطمینان یافته بود، اقدامات خود را در برداشتن موانع و ایجاد شرایط برای اجرای اصلاحات آغاز نمود. در گام نخست کنترل و تحدید قدرت روحانیت و کاهش نفوذ اجتماعی آنان مد نظر قرار گرفت. شاه اگر چه با دارا بودن رژیم ،اقتدارگرا اعتقادی به دموکراتیزه کردن کشور از طریق انجام اصلاحات نداشت و آن را تحمیلی از جانب امریکا می‌دانست، اما بر این امر واقف بود که حرکت به سمت مدرنیزه کردن کشور در کاهش نفوذ مذهب و رهبران مذهبی مؤثر است. از طرفی نوسازی کنترل شده می‌توانست پایه‌های قدرت وی را تحکیم بخشد. بر همین اساس همیشه روحانیت را به واپس گرایی متهم می‌کرد و مدعی بود که علما و روحانیون با پیشرفت کشور مخالف اند.»


منبع: علیرضا زهیری، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، تهران، دفتر نشر و پخش معارف، 1379، صص 207- 208
https://www.cafetarikh.com/news/49257/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما