رضاشاه پیش از اینکه با تغییر سلطنت در ایران قدرت را بدست گیرد، سودای جمهوری خواهی در سر داشت. همچنان که برای سلطنتش، با تقلب و تجمیع نیروها به خواسته های خود رسید، برای جمهوری خواهی نیز از حمایت نیروهای خود استفاده می کرد. بخشی از حمایت ها از جمهوری خواهی رضاشاهی در نوشته ها و تبلیغات روزنامه های آن عصر بازتاب می یافت . . .

با اینکه از کودتای سوم اسفند 1299 بیش از یک قرن می گذرد، هنوز درباره اینکه انگلیسی ها در این کودتا نقش آفرین بوده اند یا خیر، بحث است. اما به نظر می رسد شواهد زیادی درباره حضور انگلیسی ها در کودتا می توان یافت.

پس از اختلافاتی که میان دکتر مصدق و آیت الله کاشانی افتاد، روابط این دو رهبر بزرگ نهضت ملی شدن نفت تیره شد؛ تا آنجا که در آستانه کودتا شکاف گسترده ای میان این دو نفر افتاده بود. با این حال در روزهای منتهی به کودتا، آیت الله کاشانی به نوبه خود نامه ای به دکتر مصدق نوشت و ضمن هوشیاری او نسبت به کودتا، نوشته ای را برای قضاوت آیندگان به یادگار گذاشت . ...

بعد از وقوع کودتای سوم اسفند 1299 رضاخان به عنوان بازوی نظامی کودتا ، با عنوان سردار سپه مسئول تامین امنیت شد و با توجه به برنامه بلند مدت خود جهت انتقال سلطنت، تلاشهای زیادی در جهت کسب مقام وزارت جنگ داشت. این سند حکم انتصاب رضاخان سردارسپه به سمت وزارت جنگ و مسعود خان کیهان به سمت وزیر مشاور می باشد؛ که به بخشهای مختلف حکومتی تلگراف شده است.

کودتای 28 مرداد 1332 که با طراحی سازمانهای اطلاعاتی امریکا و انگلیس و عوامل داخلی آنان در ایران صورت گرفت توانست دولت مصدق را ساقط و دولت دست‌نشانده زاهدی را سر کار آورد. کودتای ۲۸ مرداد یکی از حوادث سرنوشت‌ساز در تاریخ معاصر ایران بود که در دوازدهمین سال حکومت پهلوی دوم به وقوع پیوست و سبب تثبیت حاکمیت او تا ربع قرن دیگر شد.

کودتای تاسف‌بار 28 مرداد 1332 نقطه عطفی تعیین کننده در سلطه آمریکا بر ایران (در شئون مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، اطلاعاتی و حتی فرهنگی) طی 25 سال و در واقع دوره پایانی حیات رژیم استبدادگرا، مردم‌ستیز، قانون‌گریز و سلطه‌پذیر پهلوی بود. در این میان آنی‌ترین و در عین ‌حال از منظر سلطه‌جویان آمریکایی و انگلیسی شیرین‌ترین نتیجه این کودتای شرم‌آور و غیرانسانی ...

شاید دریافت امتیاز تأسیس باشگاهی ورزشی که ساخت آن حدود سه سال طول کشید و شاه شخصاً در مراسم افتتاح آن حضور داشت، به خوبی بیانگر رابطه دربار و جعفری باشد.

وقتی نصیری به محل اقامت مصدق رسید ناگهان خود را در برابر نیرویی بسیار بزرگ تر دید. در آنجا سرهنگ ممتاز فرمانده تیپ دوم کوهستانی با چهار تانک در انتظار او بود.

روابط مصدق و سردار سپه تا حدی تغییر و جای خود را به همکاری می دهد. چنانچه مصدق، خود نیز به این موضوع در کتاب خاطراتش اشاره و گفته بود: «در این دولت کماکان سردار سپه وزیر جنگ بود و در جلسات وزیران مرتباً شرکت می‌کرد و با من تماس می‌گرفت و میانه سرد پس از مراجعت من از تبریز به گرمی مبدل شده بود...»

اولین دوره مجلس سنا همزمان با شانزدهمین دوره مجلس شورای ملی در 20 بهمن 1328 در تالار مجلس شورا گشایش یافت اما در سال 1331ش هنگام مبارزات ملی شدن صنعت نفت و قطع روابط سیاسی با انگلیس و همچنین مخالفت مجلس سنا نسبت به انتخاب مجدد مصدق به نخست‌وزیری و سیاست وی در زمینه نفت، دکتر محمد مصدق درصدد انحلال مجلس سنا برآمد

بعد از وقوع کودتای سوم اسفند 1299 رضاخان به عنوان بازوی نظامی کودتا ، با عنوان سردار سپه مسئول تامین امنیت شد و با توجه به برنامه بلند مدت خود جهت انتقال سلطنت، تلاشهای زیادی در جهت کسب مقام وزارت جنگ داشت. این سند حکم انتصاب رضاخان سردارسپه به سمت وزارت جنگ و مسعود خان کیهان به سمت وزیر مشاور می باشد؛ که به بخشهای مختلف حکومتی تلگراف شده است.

قرنی می دانست که شاه از نقشه او مطلع خواهد شد؛ بنابراین ، پیشدستی کرد و در مقام رئیس اطلاعات ارتش به شاه اطلاع داد که در حال طراحی نقشه ای است تا از این طریق افرادی را که به شاه وفادار نیستند شناسایی نماید.

وقایع دیگری نیز رخ داد که نزدیک بود نقشه ی کودتا را پشت دروازه ی تهران به هم بزند و قزاقها را متفرق سازد: یکی از انها این بود: مقارن سه بعد از ظهر روز قبل از کودتا از طرف دولت تلگرافی به قوای قزاق مخابره شد که دولت به فرمانده ی قوای قزاق امر کرده بود که به تهران نیاید.

هندرسن به مصدق گفته بود بهتر است افراد حزب توده در خیابانها اجتماع نکنند؛ در نتیجه، مصدق هم به طرفدارانش گفت از تجمع در خیابانها پرهیزکنند. سوال این است که چرا مصدق تحت تاثیر هندرسن قرار گرفت؟

در حافظه تاریخی ملت ایران ، روز 28 مرداد 1332 یادآور خیانت دولتین امریکا و انگلیس به ملت ایران می باشد. کودتایی که در این روز با همکاری سازمانهای اطلاعاتی امریکا و انگلیس علیه اراده ملی ایران طراحی و عملیاتی گردید؛ دولت ملی و قانونی دکتر مصدق را از نخست وزیری برکنار نمود و بار دیگر با همکاری قدرتهای خارجی، دیکتاتوری نظامی پهلوی دوم پایه های حکومت خود ...

بر اساس مستندات تاریخی، شعبان جعفری ملقب به شعبان بی‌مخ یکی از پهلوانان باستانی‌کار تهران قدیم بوده که در سال 1300 شمسی در منطقه سنگلج تهران چشم به جهان گشوده است؛ محله‌ای سنتی در ردیف یکی از قدیمی‌ترین محله‌های جنوب تهران که شخصیت‌های معروف دیگری را هم در خود پرورش داده است...

رضاخان پیش از این کودتا نیز کودتایی کوچک تر را تمرین کرده بود. کودتایی که در آن هم ماهیت ضد کمونیستی خود را نشان داد و هم توانایی اش در انجام کودتا را اثبات کرد.

عوامل سیا با به راه انداختن تبلیغات سیاه به اسم حزب توده، به هشدار دادن به رهبران مذهبی تهران توجه جدی داشتند و این رهبران را تهدید می کردند که اگر با مصدق مخالفت کنند. با مجازات سختی مواجه می شوند.

قاطبه ملت ایران است منحل و دستور انتخابات جدید را که صلاح مملکت و پیشرفت ملت و دولت در آن است صادر فرماید.

طبق اخبار رادیو پاکستان و رادیو لندن، مصدق فرار کرده، دکتر فاطمی وزیر خارجه قطعه قطعه گردیده، تظاهرات شدید می باشد.