۱
plusresetminus
در شهر استرآباد، ما در کاروانسرایی فرود آمدیم و دو شبانه روز غم انگیز را در‌‌این "شهر طاعون زده" به سر آوردیم. من با حالی گرفته در خیابان‌‌های متروک شهر پرسه زدم: نیمی از دکان‌ها و منازل به واسطه فوت صاحبان آن‌ها بسته بود و کل جمعیت شهر بیش از چهار هزار نفر نبود.
مردمانی که با مرگ مأنوس شده‌اند
مردمانی که با مرگ مأنوس شده‌اند

بخش مهمی از جمعیت ایران در دوره قاجار به دلیل بروز قحطی و بیماری‌های هولناکی چون طاعون، جان خود را از دست دادند. از آنجا که امکانات و علم پزشکی در آن دوره پیشرفت چندانی نداشت، طبیعی بود که تلفات ناشی از این بیماری، گسترده و زیاد باشد:
«در شهر استرآباد، ما در کاروانسرایی فرود آمدیم و دو شبانه روز غم انگیز را در‌‌این "شهر طاعون زده" به سر آوردیم.‌‌ این بلا، در سال گذشته شهر را ویران کرده بود؛ من با حالی گرفته در خیابان‌‌های متروک شهر پرسه زدم: نیمی از دکان‌ها و منازل به واسطه فوت صاحبان آن‌ها بسته بود و کل جمعیت شهر بیش از چهار هزار نفر نبود. در‌‌ این جا بیماری با شدت هولناکی کولاک کرده بود و از بعضی از خانواده‌های ده تا دوازده نفری، بیش از دو تا سه نفر باقی نمانده بودند. در هر مورد که غدد بیمار می‌ترکید، او از مرگ نجات ‌می‌یافت، ولی لکه‌های وحشتناکی به عنوان علایم شوم مرض، بر روی پوست باقی ‌می‌ماند؛‌‌این علایم همچون اثر ناشی از اصابت گلوله به نظر ‌می‌رسید. تقریبا‌‌این تصور به انسان دست ‌می‌داد که گرچه بیماری اکنون ناپدید شده است، ولی گویی‌‌این مردم با مرگ مأنوس شد‌ه‌اند. تابوتی که برای حمل و خاک سپردن مردگان از آن استفاده ‌می‌شد در کنار راه قرار داشت. عده‌‌ای را دیدم که در کنار چاهی، در خیابان، نزدیک یک دکان میوه فروشی، جسدی را ‌می‌شستند. از‌‌این صحنه بسرعت دور شدم و موقعی که از خیابان‌‌های خلوت می‌گذشتم صدای سم‌‌های اسبم در فضا منعکس ‌می‌شد.»


منبع: آلکس بارنز، سفرنامه بارنز، سفر به‌‌ایران در عهد فتحعلیشاه قاجار، ترجمه حسن سلطانی‌فر، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ص 85
 
https://www.cafetarikh.com/news/48416/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما